كـارتـون شمـاره 4 ...........................................
علي جهانشاهي
لطفا” درك و برداشت خود را از اين كاريكاتور به صورت مختصر و مفيد بيان كنيد .
پيشاپيش از اظهار نظر شما در اين خصوص ممنونم .
1)
2) بي فكر بي حالي كه در تاريكي نشسته و فقط به وجود يك لامپ سوخته فكر ميكند.
كاج آبادي
3) غمگين به خاطر نداشتن ابزار تكامل و آقاي .
گاه نگار
4) جون شوما اگر مي تونستم برم توش، وصلش مي كردم .
شيزوفرنى
5) مرا هم زمان به ياد دو نفر می اندازد اول گرگياس که می گفت: ‹‹ هيچ چيزی وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناخت نيست›› دوم خليل جبران که گفت:‹‹ فلسفه از وقتی به وجود آمد که آدم گندم خورد و دل درد گرفت›› . چرا؟ خودم هم درست نمی دانم .
خلبان كور
6) در تمام تاريكيها بدنبال جرقه اي از نور ( بودن در تمام نيستي ) .
زيرباران
7) الف ـ داشتن تصوري از نور، تنها مي تواند از نادانان سرزند. و نوري كه در تصور در آيد، چيزي بيش از نور يك لامپ نخواهد بود كه تنها همان محدوده تصور را روشن ميكند و بس
ب ـ و يا شايد... در اين ديار، حسرت به دلمان مانده از نوري. دريغ حتي از يك لامپ سوخته!...
”كمال”
8) کساني که خلق و خوي احمقانه دارند و هيچ چيز درستي به فکرشان نميرسد . چنانچه سيم ارتباطيشون قطعه .
نظرات ما فرهاد
9)يك سياستمدار در حال يك تفكر جديد ( احتمالا” ايراني است ، چون كه لامپش هم سوخته است ) .
مسي
10)هر كس به اندازه شعورش مي فهمد ؟ چون بالاي سر آدمهايي كه چيزي به ذهنشان رسيده يك لامپ مي گذرارند و اين خر هم قد يك لامپ سوخته ـ احتمالا” به معني هيچ چيز ! ـ به ذهنش رسيده .
كاميار قوام
11)آنكس كه نداند و بداند كه نداند ....
افشين
12) وقتيكه گوشها دراز مي شود ، از دست الهام نيز كاري ساخته نيست .
آن ها
13) کسی که به خودی خود (ذاتی) نادان و بی خرد است، اگر هم بی انديشد، به انديشه اش چيزی جز فکرهای بی حاصل و بدرنخور نخواهد رسيد.
آسمانهاي تاريك
14) قضيه لامپ اون بالا رو که بهتره برين از
لامپ کچل بپرسين، اما ژست الاغه انصافاً مدل متفکر خودم بود پای مانتيور. بهم برخورد! اما در معنای طرح؛ فکر ميکنم منظور طراح انسانهايی ست که به ظاهر هميشه در حال تفکر اند اما در حقيقت تنها در قالب متفکر فرو ميروند و افکارشان تهی از معنی و پوچ است.
پرشيامون
15) خرسمبل انسان نادان ميتونه باشه و لامپ چيزيه که برای روشن کردن محيط به منظور بهتر ديدن و تفکرکردن استفاده ميشه. اين تصوير نشون ميده که يک موجود نادان که اهل تفکر نيست در فکر وحسرت چيزيه که بتونه با اون بهتر تفکر و مشکلاتش رو حل کنه در صورتي که اون اصلا به دردش نميخوره ريشه مشکلاتش بيفکری خودشه ولي اون فکر ميکنه که مشکلش کمبود امکانات محيط اطرافشه .
پرسپوليس
16)كسي كه درك درستي از نور نداره ، حتي اگه بخواد در مورد روشنائي فكر كنه ، يك لامپ سوخته در نظرش مجسم ميشه .
اسب آتش
17)
الف ـ ذات با حماقت را اميدي به تفكر نيست ،و آنچه در او تفكر نماند .، جوهري احمقانه خواهد داشت .
ب - اينگونه نيست كه هيچ كس را عقل و تفكر نباشد ، بلكه جنس و كيفيت آن فكر را ، تفاوت از زمين تا آسمان است .
ج ـ ذات هستي نيافته از هستي بخش
يك تواند كه شود هستي بخش
د ـ بلاهت و حماقت مرزي است كه فرد مبتلا ، نميداند كه توليدات عقلش را فايده نيست
س ـ با ابله ، مكن مشورت ، كه پشيماني آورد ، هرچند كلماتش زيبا باشد ، محتوايش تو خاليست
ناز قلم
18) باور من اين است كه جناب خر هم پي به سياست “ مسلمان سازي “ برده است؛ ايكاش مردم هم چراغ تاريك خانه اشان روشن ميشد تا از جهل مركب بدر آيند!!!
ايران آرا
19) انسان در مقابل بعضي از کارها احساس ناتواني و خريت ميکند.لامپي که سوخته باشد به نظر من نشاندهنده روشنفکری سوخته است و به عبارتي هيچگاه هيچکسي نميتوتند چاره ای برای حل آن بينديشد .
عصيان
20) گاوان و خران بار بردار به ز آدميان مردم آزار!!!!
يك ديزي با ديزاينر
21) الف ـ روشن فكر به بن بست رسيده و اعتماد به نفس از دست داده .
ب ـ روشن فكري كه فكر مي كند كه تاريكي ذهنش را چراغي ديگر بايد .
فرهنگ و هنر
22) روشنفكري و انديشه كه فقط به شاخ و دم نيست .
درويش
23) جواني كه تازه از دانشگاه فارغ شده و به فكر كار و سربازي و زندگيه .
داريوش آگاه
24) هرکسي به اندازه فهم خودش برداشتي داره !!!
لطفا” قاط نزنيد
25) چون يك سيمش كمه، حتي اگر فكر هم كنه، يك سيم فكرش هم كم خواهد بود .
چيكه
26) در تاريکی نشستن و به نبود نور فکر کردن. اعتقاد به اينکه پايان شب سياه هميشه سياه خواهد بود. ياس، نا اميدی. انسان، بدون روزنه ای از نور اميد ، انسان نيست .
شرقي ترين حادثه
27) الاغ ما فکر ميكنه روشن فکر است در حالی که لامپ روشن فکريش سوخته حيوونی .
گلنار بانو
28)تو را چنانكه تويي هر نظر كجا تواند ديد؟
به قــدر دانــش خــود هــر كســي كنــد ادراك
ا اين بيچاره هم اگه چراغش روشن مي شد كه گوش هاش دراز نمي شد!!!
مسافر
29) نظر من شبيه خود سوژه بود و هيچ ايده جالبي به ذهنم نرسيد .
خاطرات
30) حتي شخصيتهايي كه از پشت عينك ما نادان مينمايند هم در خلوت خود را داراي انديشه ميدانند .
تنهاترين سايه
31) الف ـ هر خري تو فكر وبلاگ
لامپ ( البته به جناب
لامپ بر نخوره ) .
ب ـ توي اوج نااميدي و سرخوردگي اكثر فكرهاي آدم مثل اين لامپ سوخته و بي ارزش .
مكتوبات درويش السلطنه
32) كسي كه فكر مي كند مشكلش از اطراف و محيط است . اما مشكلش ناداني خودش است .
يادداشت ها
33) الف - امتياز عقل در آن است که انسان می تواند خود را ابله وانمود سازد ولی نمی تواند خود را عاقل وانمود سازد .
ب ـ افکار افراد نادان مانند لامپ سوخته می ماند !
شيندخت
34) خر و فکر کردن .!!!!!!!
بهداد پسر شيندخت خودمان
35) نمي دونيم چرا، اما اين، ما رو ياد اين جمله ميندازه كه: در زندگي هيچ چيزي نيست كه مهم باشه،اگرم باشه، مهم نيست. حالا شما بگين، خيلي بي ربطه؟
يك نگاه ساده
36) [با لحنی کمی از خود راضی]: فاصله بين تاريکی و روشنايی تنها يک نخ باريک است، و اين را هر خری ميداند .
رنگارنگ
37) حتی نادان زمانی می رسه که در جستجوی بيشتر دانستن است .
كيوان
38) بعضي ها ، اينقدر اطرافيان تحقيرشون کردن، حتی وقتی که يه فکر خوب هم به ذهنشون ميرسه به خودشون اعتماد ندارن ... قيافه در هم اين خر هم نشون می ده که اعتماد به نفس نداره! شايدم نفهميده که چه فکر خوبی به ذهنش رسيده ...
روزهاي نوجواني
39) خريت اديسون يا منورالفکري خرانه .
كلاغ سياه
40) الف ـ منظور كاريكاتوريست و بردداشت من اين است كه ظهور و تسلط ديكتاتوري پايه‌ي اقتصادي دارد. و منافع سرمايه‌داري را تأمين ميكند. اگر به پايه‌هاي شكل‌گيري حكومت‌هاي ديكتاتوري توجه كنيم، مي‌بينيم (چنانكه در طرح هم آمده است) دست سرمايه پشت اين آقايان قرار دارد. چرا كه اين سرمايه داران هستند كه از اين شكل حكومتي سود مي‌برند نه مردم .
ب ـ هميشه الاغ نشانه‌ي نفهمي نيست. چنان كه در اين طرح نيست. در اينجا به‌نظر من نشانه‌ي تفكر و چاره جويي‌ست. و لامپ روشن نشان آن لحظه‌اي است كه راه چاره‌اي براي معمايي لاينحلي پيدا ميشود.
روزنگار قاسم نصرتي
41) خر هميشه خره،حتي وقتي كه به خيال خودش داره فكر هاي بكر ميكنه.(بيچاره خرا)
خانوم گل
42) نمادي است طنز آميز از كساني كه فكر مي كنند روشنفكر هستند ولي در واقع به اندازه همان جانوري كه به آن تشبيه شده اند هم داراي قدرت تعقل نيستند .
آبتين پارس ژورناليست
43) گاهی اوقات انقدر از اصلمان دور می شويم که مثل اين خره به جای اينکه فکر يه چمن سبز برای خر غلط شدن باشيم به ياد لامپ سوخته ميوفتيم.
يك وجب خاك اينترنت
44) چه خوب بالاخره يكي تو اين دنيا داره به من فكر ميكنه !!
لامپ
45) اگر تو ذهن خر چراغي هم روشن بشه وارونه روشن ميشه .
جستجو گر
46) وقتي هم ميخواد فكر كنه ، چراغ ذهنش سوخته .
آواز زمين
47) تفكري بي نتيجه ، تفكري كه نه سازنده است و نه باعث پويايي مي شود .
يادداشتهاي جواد
48) اه ه ه ه اين از گوشم ،اونم از لامپم شد علت و معلول يا معلول و علت شايدم روشنفكري ؟
Majnoon
49) الف ـ يكي احمق باشه هر چقدر هم فكر كنه و ادايه فكر كردن رو در بياره بازم همون احمقي هست كه بايد باشه و بهبودي حاصل نمي شه .
ب ـ هميشه خر خر و نمي تونه مثلا” اداي هد هد شانه به سر رو در بياره
روزگاري كه سپري مي شود
50) آميراژ زياد كله خر ، لامپ رو مي سوزونه البته اگه تو كله چيزي باشه .
باكره
51) چه كسي مي گويد خر فكر نمي كند ؟
چه كسي مي گويد فكر خر زيبا نيست ؟
تا زيبايي هست زندگي بايد كرد .
سيد مسعود شجاعي طباطبايي
52) اين الاغ نمونه جامعه افرادي هست كه الان تو ايران زياد هستند ، متاسفانه، اونهايي كه به روشنفكري تظاهر مي كنند .
انگوري و رها
53) آدم نادون هوس چيزي رو كرده كه اصلأ به كارش نمياد و عملأ بي فايده ست ....
نامه ها
54) به هر حال تلاش خودشو ميکنه ولي کاري که بايد بکنه اينکه خودشو عوض کنه تا لامپش روشن بشه.
يك جستجوي هميشگي
55) آقاي عرب لطفا قبل از استفاده از آلبوم عكسهاي ما از ما اجازه بگيريد !!!در ضمن من لامپ را بعدا عوض كردم .به ما هم سر بزنيد .
پنگوئن سوم
56) فقط آدمهاي احمق دست رو دست مي گذارند تا ديگران بيايند و يك تحولي و روشنايي به زنگي اونها بيارن و خودشون هيچ كاري نمي كنند .
افكار آزاد
57) موجود تو عكس ( كه ظاهرا از طبقه كارگر و زحمت كش هم است{آستين بالا زده}) ميخواد فكر كنه و راه حلي براي مشكلاتش بيابه .اون ارزش انديشيدن رو ميدونه ولي ابزار اونو (عقل درست) نداره يا ازش گرفتن . به همين خاطر مستاصل مونده .اون ميدونه كه نميتونه درست فكر كنه و همين خمارش كرده.
دانشجوي وامانده
58) خوش به حال خر كه هيچوقت سرش از فكر و خيال داغ نميشه .
مستانه
59) آيا انسان خر بود كه زيبايى رازآميز تاريكى را با روشنايى لامپهاى مصنوعى عوض كرد؟يا اينكه حتى خرها هم با تفكر كشف خواهند كرد!
دلتنگيهاي نقاش خيابان چهل و هشتم
60) اين آقا اون قدر خره كه هر چي فكر مي كنه نمي فهمه چرا لامپش سوخته
اول كه دل ما به حال اين حيووني سوخت !
دوم از چشم هاي اين آقا ... معلومه كه از بس فكر كرده و به جايي نرسيده يك سيمش قطع شده يا به قولي يك سيمش كمه !!
سوم اين كه در قرن كنوني ، وقتي لامپت هم يك سيمش كم باشه ( البته دور از جون لامپ ) هركي باشه به اين روز ميافته !!!
چهارم فكر كنم اون هم مثل ما وبلاگيست هست ، آخه سر لامپش مثل نك مداد هست و چون يك وسيله الكتريكي هست (خودمونيم چقدر هست هست گفتم ) پس پر بيراه نيست كه ما هم به اين روز بيافتيم يا شايد افتاديم و خودمون خبر نداريم !!!!
و پنجم اينكه هر چه نسل انسان به حيوان نزديك تر بشه ، نااميد ، كم توقع و خسته تر ميشه !!!!!
NOTHING
61) الاغ باركش است نه متفكر توضيحات مبسوط: لامپ سوخته! شايد منظور طراح اين بوده كه بعضي ها ساعت ها مي نشينند و فكر ميكنند اما نتيجه اي ندارد درواقع حكايت اين مثل است هر كه را بهر كاري آفريده اند. از الاغ جز باركشي كسي انتظار ديگري ندارد حالا چه برسد به فكر كردن الاغ!!
mandy
62) آن كس كه نداند كه نداند كه نداند ... بقيشو بلديد ديگه . خر مشكلش اينه كه نميدونه چيو نميدونه . نميدونه كه دردِ تاريكي با لامپ سوخته دوا نميشه. فقط با روياي يه لامپ ، روشني احساس ميكنه. درست مثل خودِ ما
كيميا گر
63) در اين تصوير صورت خری را می بينيم در هيکل يک انسان. شايد مراد آن باشد که اگر به خر هم آموزش داده شود قادر به ترقی و تکلامل خواهد بود.
يادگار
64) الف - هر كي به يك لامپ سوخته فكر كنه الاغ
ب - غم گذشته رو خوردن خريته
بابك
65) با نااميدي به دنبال پاسخ گذشتگان
آسموني
66) لهم اذن لايسمعون بها‘ ! (قران)
پردگان
67) هر اندازه هم آدم فهيمي نباشي ، باز يه روز مي فهمي كه اطرافت تاريكه و احتياج به روشنايي داره ، حتي اگر چيزي كه تصور مي كني براي روشنايي ، ناقص باشه ، اما چيزي است كه تعريف اون براي محيط روشناييه و خوب تصور هر كسي هم از محيط اطرافش به همون اندازه اي است كه درك مي كنه
تلخون
68) آدم خر در توهماتش دنبال واقعيت و روشنائي ميگرده.
نويد
69) چيزی که توی اين تصوير برای من جالبه اينه که اين آقا خره داره به يک موضوعی فکر می کنه که برای خودش حتما خيلی هم روشنه ولی تا حالا شصت هفتاد نفر آدم وبلاگ نويس سعی کردند اون رو برای ديگرون روشن کنند و جالب اينکه هيچکدوم از اين نظرات هم با نظر اونهای ديگه شباهتی نداره. گويا لامپ های ذهن ما همهمون اشکالی رو داره که توی تصوير ديده می شود . پس طبق معمول اشکال از فرستنده است به گيرنده های خود دست نزنيد.
بابا و دخترش
70) از ذات كودن انتظار درخشش انديشه نيست !!! ( براي آنهايي كه با دستمايه توهمات پوك ، ناقص و كهنه در پي گشايش مشكلات هستند .)
تمشك
71) ( 9 لايه خر )! خيال خال سوخته را به گوش خوابيده خر خمار خود خواهم خواند .
حسن پردگان
72)
....
منتظر نظرات ارزشمند شما دوستان هستم
بيژن اسدی پور در سال 1325 در آبکنار بندر پهلوی به دنيا آمد و از سال 1341 کار خود را با هفته نامهء توفيق آغاز کرد.
زماني كه هنوز - مثل اين روزها- نمايشگاههاي بين المللي كاريكاتور به تسخير ايرانيان در نيامده بود, سه نام ايراني در جهان مي درخشيد: اردشير محصص, كامبيز درم بخش و جواد عليزاده. جواد عليزاده كه فعاليتهاي خود را در مجله كاريكاتور به مديريت محسن دولو (كاريكاتوريست پر آوازه سالهاي دور) آغاز كرده بود, در جريان انقلاب اسلامي ايران با صفوف مردم همراه شد و آثار پر مغز, شور آفرين, آزاديخواهانه و استقلال طلبانه او كه در روزنامه كيهان چاپ مي شد, در دل مردم انقلابي جا پيدا كرد و نام جواد عليزاده پر آوازه شد. او پس از انقلاب به دليل گرايشات ملي گرايانه طرد شد(!) و طي اين سالها با سختي تمام, چراغ كاريکاتور ايران را روشن و نام ايران را در نمايشگاهها و نشريات جهاني مطرح مي كرد. او در سال 1369 موفق به انتشار مجله طنز و كاريكاتور شد كه انتشار آن تا امروز و اين ساعت ادامه دارد! (چون در ايران حيات نشريات, ساعتي است!). عليزاده در سال 1990 موفق به دريافت نشان و عنوان شواليه كاريكاتور از نمايشگاه آنگلت فرانسه شد كه يكي از مهمترين نمايشگاههاي كاريكاتور در جهان مي باشد. او تقريبا در تمام نمايشگاههاي مهم دنيا شركت كرده و عناويني به دست آورده است. بخشي از افتخارات او دريافت نخل نقره اي از جشنواره بورديگراي ايتاليا, ... مي باشد.
داوود شهيدي در سالهاي 70 به تجربه گرايي در هنر كاريكاتور و گسترش فضاي طرح هاي خود پرداخت . زمينه اصلي و جدي ترين زمينه كاري او طنز سياه است .
لطفا” از خودت براي ما بگو ؟
جشنواره بين المللي كارتون تبعيض به دليل حضور اراى اوزبك كارتونيست توانمند تركيه در تركيب داورى آن و ايجاد فرصتي براى آشنايي علاقه مندان اين رشته با او اهميت بسيارى داشت از همين رو در اين شماره بر آن شديم تا به معرفي اين كارتونيست برجسته بپردازيم .
نمايشگاهي از كاريكاتورهاي مانا نيستاني در خانه كاريكاتور تهران برگزار مي گردد .
كمي از خودتان بگوئيد ؟
آقاي درمبخش چه شد كه به ايران سفر كرديد و در آلمان اقامت گزيديد ؟
آن زمان كه شما كاريكاتور كار مي كرديد تعداد افرادي كه در همين زمينه فعاليت داشتند ، شايد به تعداد انگشتان دست بود و به قول خودتان كاريكاتور ايران وامدار پيگيري و فعاليت شما در آ“ دوران است ؟
