۱۳۸۱ شهریور ۴, دوشنبه

گفتگو با زك ترنهولم
نيك آهنگ كوثر (قسمت دوم)

ــ براي من جالب است كه تو با چند خط روح سوژه ات را نمايان مكني اين امر نوع تكنيك ساده شده تو چگونه سنخيت پيدا مي كند ؟
در وهله اول ،‌سالها روي اين نكته مطالعه كردم ولي در حال حاضر فكر مي كنم كه نشان دادن خصلت هاي دروني امري ناخودآگاه است . به نظر من ،‌اين خصلت ياد دادني يا فراگرفتني نيست و بيشتر امري دروني است ، وقتي نه ساله بودم متوجه شدم كه تا حدي اين صفت را در خود دارم ... در حال حاضر در اولين طرحي كه از كسي مي كشم نمي توانم به راحتي صفات روحي او را نشان دهم و گاهي بايد در طرح دهم يا يازدهم به هدفم برسم .
ــ در چه سالي كارهايت را بر روي اينترنت آوردي ؟
سالها پيش كاريكاتوريست روزنامه اي در سن فرانسيسكو بودم وقتي با اينترنت در اواسط دهه نود به عنوان يك رسانه فراگير آشنا شدم ، كارم را ترك كردم و عضو يك مجله اينترنتي به نام سالون شدم و هنوز هم براي سالون كار مي كنم ولي بيشترين مشتريان كارهاي من هم از همان اواسط دهه نود بر روي اينترنت به نمايش در مي آمد .
ــ كاريكاتوريست محبوب تو كيست ؟
ژاك كاپريليك ، كه اهل روماني است و ژرژ واك استتر ، كاپريليك در دهه 60 مرد ولي ژرژ هنوز زنده است . گرچه تقريبا” نابينا شده ولي ذهن اش خوب كار مي كند .
ــ آيا هيچگاه كاريكاتور مطبوعاتي هم كشيده اي ؟
گرچه بيشتر مواقع سعي كرده ام غير سياسي بمانم ولي در دوران دانشجويي كارهايي كرده ام .
ــ ترنهولم نظر تو درباره آينده هنر كاريكاتور چهره چيست ؟
پاسخ به اين پرسش خيلي دشوار است . گرچه در طي بيست سال اخير در نشريات آمريكايي روند روبه رشدي داشته ، ، ولي نمي توان از الان وضعيت آينده را پيش بيني كرد . اولين دوران طلايي كاريكاتور چهره در صد سال اخير به ده هاي 1920 تا 1940 بر مي گردد . همچنين مكتبهاي كاريكاتوري سالهاي 1960 و 1980 بعد كه بيشتر به سوژه حمله مي كرد تا اينكه بخواهد او را مضحك نشان دهد . در چند سال اخير ، كارهاي خشن و عصبي ( مثل كارهاي بورك و برادز )‌ كمتر شده اند ... آيا اين روند ادامه خواهد داشت ؟ نمي دانم .
ــ راستي ، آيا كارهاي كاريكاتوريستهاي ايراني در زمينه كاريكاتور چهره ،‌ديده اي ؟ نظرت درباره اين هنر در ايران چيست ؟‌
خارق العاده است ! من كارهاي افشين سبوكي را تحسين مي كنم و همين طور كارهاي جواد عليزادع را كه شايد مطرح ترين كاريكاتوريست ايراني در خارج از ايران باشد .
ــ اين سوال من شايد خيلي جالب نباشد ولي هنرمندان ايراني كه براي هر اثرشان چيزي در حدود 10 تا 12 دلار مي گيرند ، دوست دارند بدانند كه در آن طرف دنيا مجلات براي كاريكاتور چهره چقدر مي پردازند ؟
باور نكردني است !! خوشبختانه وضع ما خيلي بهتر است ! يك لطيفه در همين باره در اينجا وجود دارد .
سوال : فرق بين كاريكاتوريستي كه خود را فقط كاريكاتوريست م يخواند و كسي كه خودش را تصويرساز طنزآميز مي داند چيست ؟
جواب : 500 دلار !!!

به عنوان يك تصوير ساز ،‌براي طرحي بسيار كوچك 150 دلار مي گيرم و گاهي براي يك تصوير سازي چهار صفحه اي 5000 دلار !! البته هزينه هاي در اينجا با هزينه هاي كشور شما متفاوت است . البته شايد جالب باشد بداني كه اين دستمزدهاي ظاهرا” عالي در طول بيست سال گذشته چندان تغيير نكرده اند و شايد نسبت به دشتمزد برخي هنرمندان مطبوعاتي پايين هم باشد .
ــ راستي اگر روزي از تو براي داوري مسابقه اي در تهران دعوت شود ، قبول مي كني يا نه ؟
از خدا مه ! البته اميدوارم اين فاصله تلخ في مابين برداشته شود . من در اينجا دوستي ايارني دارم كه به حتم باعث علاقه مند شدن من به كشور شما داشته است .
ــ از اينكه به سوالهاي ما جواب مي دهي متشكرم
اين باعث افتخار من است .

هیچ نظری موجود نیست: