۱۳۸۱ خرداد ۲۷, دوشنبه

كي به تو گفت منو كاريكاتور كني؟

حتما براى شما كه علاقه داريد چهره آدمهاى دور و برتان را جور ديگرى ببينيد پيش آمده كه مواخذه شويد كي به تو گفت كاريكاتور منو بكشي ؟ اين چيه كشيدى ؟ براى چي اين جورى ؟ مگه دماغ من اين شكليه ؟ يا ....
واقعا چه دليلي دارد كه كاريكاتور كسي را بكشيم ؟ سوال بسيار روشني كه جواب چندان واضحي براى آن وجود ندارد . انگيزه و شروع يك كاريكاتور چهره شايد يك شوخي بامزه باشد اما كاريكاتوريست چهره همين شوخي بامزه را به يك شوخي موشكافانه و نقادانه تبديل مي كند هجو اوليه تبديل به طنزى عميق مي شود كه براى مخاطب تجربه اى نو از شخصيت كاريكاتورى به وجود مي آورد انگار مخاطب به تحليلي دوباره از آن شخصيت ( اين بار از نگاه هنرمند كاريكاتوريست ) مي رسد اما چه چيزى مخاطب را به تحليل و موشكافي وا مي دارد ؟ آيا هر چهره خنده دارى بيننده اش را براى يافتن معنايي خاص متوقف مي كند؟ نگاه كنيد به كاريكاتورهاى ژورناليستي در مجلات خودمان و تاثيرى كه بر خوانندگان اين مجلات مي گذارد . ادامه ......



.

هیچ نظری موجود نیست: