روزهاي بهاري هيتلر
روزنامه اعتماد
مشكل قرار دادن خط راست در سمت راست صفحه در تمام سالهايي كه طراحي كردهام دلمشغولي من بوده است، بايد بگويم هنوز هم از ديدن خطي كه بخواهد بطور غير ارادي و مشكوك چيزي را توضيح دهد شگفتزده ميشوم.
ال هرشفلد Al Hirschfeld يك هنرمند مطرح قرن بيستم است كه در سال 1903 در امريكا به دنبال آمد و دوران نوجوانياش را در شهر نيويورك به تحصيل هنر گذراند.« ال » در 17 سالگي به بلوغ هنري رسيد و توانست مديريت يك استوديوي نقاشي و گرافيك را عهدهدار شود. وي در فاصله سال 1925 مدتي را در اروپا بسر برد و پس از آن كارش را با جديت تمام و به شيوه حرفهييها دنبال كرد. سفر به اروپا و ديدار او از نمايشگاههاي هنري و موزهها و نيز آشنايياش با سبكهاي مختلف بر خلاقيتهاي حرفهيي اش تاؤيرات قابل توجهيي باقي گذارد. سفر او به اروپا نگاه صرفا تجارياش را تغيير داد و به دنبال آن سفري به آفريقاي شمالي در 1926 باعث شد تا كار با رنگها و نيز طراحي با سايههاي سياه را در كنار مدل اصلي با دقت دنبال كند.
« ال » در سال 1929 موفق ميشود يك قرارداد اختصاصي در زمينه تصويرسازي صفحات و روي جلد با نشريه پرتيراژ نيويورك تايمز منعقد كند همكاري با نشريه نيويورك تايمز كه بيشتر از 70 سال يعني تا زمان مرگ وي ادامه داشت توانست نام او را به عنوان يك طراح فوقالعاده پركار براي عالم تئاتر نيز معرفي كند. موفقيت « ال » در طراحي پوسترهاي نمايش تئاتر كه در هنگام افتتاح نمايش و قبل از آن بر در و ديوار شهر نصب ميشد آنقدر تحريك كننده و زيبا بود كه نهايتا نام وي را معرف شخصيتي كه قادر است تماشاچيان را حتي قبل از اجراي نمايش به ديدن تئاتر ترغيب كند همه جا بر سر زبانها انداخت.
طرحهاي وي در واقع مترادف بود با شهرت يافتن كاراكتر موضوع طرح به بياني سادهتر هيچ هنرمندي قادر نبود بدون قرار گرفتن در قاب پوسترهاي او در سطح تئاترهاي نيويورك و تئاتر برادوي مورد توجه تماشاگران و مطبوعات قرار بگيرد. در واقع سوال اساسي تهيه كنندگان تئاترهاي بزرگ اين بود ؛ « آيا اين هنرپيشه قبلا توسط آقاي ال هرشفلد معرفي شده است يا خير» قابليت او در تصوير كردن چهره بازيگران و دست اندركاران تئاتر و سينما هنوز بينظير است او چنان به اين كار خود تسلط داشت كه فقط با چند خط كارش را به تمام ميرساند در طرحهاي او صداقت و فروتني خاصي مشهود بود. وقتي ستاره معروف امريكايي خانم « كاترين هيپورن » به تماشاي پرترهاش آمد با لحن هشدار دهندهيي گفت: « اين وحشتناك است، او در آؤارش همه ماجرا را تعريف ميكند.» اما براي بسياري از بازيگران به هرحال آن ماجرايي كه به قول خانم كاترين هيپورن با كنايه اظهار ميشود خود نقطه آغازي است از براي رسميت يافتن و متعاقب آن محبوبيت بيشتر ميان علاقهمندان و تماشاچيان سينما و تئاتر. وقتي « ال » چهره اين بازيگران بينام و نشان را به صفحات نشريات معتبر ميآورد به آنان هويت و اعتبار ميبخشيد.
ال حتي در پيشنويس نمايشنامهها نيز جهت شناخت بهتر موقعيتها و كاراكترهاي داستان طرحهايي را ارايه ميكرد. تعداد زيادي از پيش نويس نمايشنامههاي كارگردانان مشهوري مثل « اورسن ولز » و « ويليام سارويان » آؤار باارزشي هستند كه از او به يادگار مانده است.
پرترههاي هرشفلد بطرز خاصي ساده شدهاند و در آنها به آناتومي و پرسپكتيو سوژهها توجه خاصي ميشود. شيوه كار وي نماد متداول آؤار كاريكاتوري است چيزي كه ميتوان آن را تا حدي عاميانه ناميد ليكن اين نماد تضادي است كه در نگاه بيرحمانه نسبت به تحولات شهرنشيني پس از دهه بيست ميتواند در آؤار يك هنرمند تا حدودي شرق گرا نسبتا طبيعي باشد. او ميگويد: «من بيش از هر چيز تحت تاؤير طراحيهاي «هارونسبو» و «اوتامارو» هستم تا اينكه از طراحان غربي الهام گرفته باشم.» عشق او به خطوط ظريف و نماد پرسپكتيو ژاپني در اكثر آؤارش مشهود است.»
ال هرشفلد در ژانويه 2003 در سن صد سالگي با اين جهان خداحافظي كرد. آيا شما كاريكاتوريستي پرسابقهتر از او هم سراغ داريد*
۱۳۸۲ اردیبهشت ۲۲, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر