۱۳۸۲ اردیبهشت ۱۷, چهارشنبه

كاريكلماتور

ــ متوجه شدم که او چه تنهاست؛ هم در درون و هم در بيرون. چرا که واقعيت را به خوبی می ديد و شهامت گفتن اش را هم داشت.
ــ بايد ميان دوست داشتن و شناختن يکی را برگزيد، ميان دانستن و لذت بردن نيز.
ــ دشمنان نيستند که انسان را به تنهايی و انزوا محکوم می کنند؛ دوستان اند.
ــ همين که دريابی در حماقتت تنها نبوده يی با مخاطبت هم عقيده خواهی شد.
پاگنده
ــ نميدونم چرا عادت کرديم به هرچی که مثل خودمون افقی حرکت نکنه ، بگيم "ساکن" !
ــ زندگی يه کوچه بن بسته که پر از پس کوچست.....
ــ درخت همه چيش خوبه، غير از سکونش
گردآوري مهدي(جارچي)

هیچ نظری موجود نیست: