۱۳۸۱ اسفند ۱۴, چهارشنبه

گيلرمو مورديلو و خانه كاريكاتور
روزنامه جام جم

Guillermo Mordillo گيلرمو مورديلو (به قول خودش) مثل همه مردم متولد شده است ؛ اما آثار او مانند ديگر آثار اين طيف (طراحي ، کاريکاتور) متولد نشده اند و نمي شوند! جشن خطوط ، توصيفي است که هميشه اين ذهنيت در رويارويي با آثار مورديلو و لذت بردن از آنها داشته است . مورديلو طنزهايش را با الفباي خطوط براي ما بيان مي کند، اما او تنها روايتي ساده شده ، تقليل يافته يا تقطير شده را در منظر تماشاي ما مجسم نمي کند، بلکه اطراف و اکناف و جوانبش را در بيشتر موارد گرد مي آورد و خطهايي که شايد دخلي به روايت تصويري و طنازانه او نداشته باشند و مي توان با صرفه جويي بيشتري در وقت و خط، همان ذهنيت طنزي را منتقل کرد؛ اما مورديلو در بسياري از آثارش ، خطها را در کلوپي گرد مي آورد که (باز هم به قول خودش) مثل ستاره هاي دنباله دار در فضاي کيهاني آثارش مي تابند ، تاب مي خورند و مخاطب را نيز تاب مي دهند. مورديلو طراحي را (براي خودش حداقل) نوعي بيماري از نوع سرطان هاي بدخيم مي داند و پيشينه اين بيماري را نه در عادات هنرورانه ، بلکه به يک کروموزم مخصوص (و نه بيشتر) نسبت مي دهد؛ کروموزمي واقعي . جالب است که مورديلو با اين همه خط و اين همه مخاطب ، هنوز تنهاست (به قول خودش) او در جزيره اش به طراحي و کشيدن مي پردازد و سپس آنها را در بطري هايي به ساير قاره ها پست مي کند. در خنده ها و تبسمهايي که از مشاهده آثار مورديلو بدون انضباط و احتياط سر مي دهيم ، نوعي ترس پنهان شده است ، البته اين را خود مورديلو در جايي گفته است ! نوعي ترس ديرينه آبا و اجدادي . شما چي فکر مي کنيد. مي خنديد يا مي ترسيد؟ در اين جشن خطوط، اول مي خنديد يا اول مي ترسيد.

هیچ نظری موجود نیست: