۱۳۸۲ فروردین ۷, پنجشنبه

به خاطر صلح
طرح اردشير رستمي

وقتي كه نخ بادبادك ها آنقدر كوتاه مي شوند تا در فضاي خانه پرواز كنند و سبزه نوروز از آستين توپ ها و تانكها بيرون مي آيد و ماهي عيد خون لخته شده برادر مي شود و نفس حبس شده پدر اجازه نمي دهد بادكنك را پر كند و قطار جسم كوچكي مي شود كه تنها صداي آن شنيده مي شود و بعد پنجره اي ناموزون از ديوار گشوده مي شود و براده هاي سرخ فولاد به دنبال سينه پنهان مادر مي گردند و انهدام خانه چون برگ نخل هاي خرما تاج خود را مي گشايد و طناب تاب چون موي سرگردان به كندي پايين مي آيد و گرماي بخاري از بيرون به درون يورش مي آورد و طول پل از قاليچه اطاق تجاوز نمي كند .
« جهان مي توانست زيبا باشد » يانيس ريتسوس- شعر يوناني

هیچ نظری موجود نیست: