۱۳۸۱ آبان ۲۵, شنبه

شهر در امن و امان است !
مانا نيستاني

دو هفته پيش با ترس و لرز ، مصاحبه خيالي با غضنفر ، شاعر كاريكاتور ايران ترتيب دادم كه در آخر هفته حيات نو چاپ شد . مطلب من يك پارودي ( تقليد هجو آميز ) از مصاحبه توكا با دوست عزيزم اردشير رستمي بود و نگراني از بابت اينكه مبادا شوخي و شيطنت من اردشير را زياده بيازارد ( كم اش عيبي نداشت ! ) وقتي عليرضا باذل پرسيد « يك وقت اردشير ناراحت نشه ؟؟ » با اطمينان ساختگي گفتم نه !!!! خيلي آدم با جنبه ايه ! . اما ته دلم شور مي زد ، خوشبختانه حساب و كتابم غلط نبود و تمرين دموكراسي اردشير ، نتيجه عالي داده بود !! ادامه .....

هیچ نظری موجود نیست: