۱۳۸۱ آبان ۱۲, یکشنبه

گفتگو با نيكان كاريكاتوريست
ژيلا بني يعقوب(بخش پنجم)

"نيك آهنگ آيا فكر نميكني آقاي يزدان پناه و ساير مسئولان روزنامه آزاد براي نجات خودشان تو را به دادگاه فرستادند."
ـ"تا حدودي اين احساس به من دست داد".
ــ "پس چرا رفتي؟"
ـ"من به خاطر آنها نرفتم. به خاطر همكارانم رفتم. گفتم اگر مرا به زندان ببرند بهتر از اين است كه 80 نفر از همكارانم در روزنامه آزاد از نان خوردن بيفتند. بيكار شدن همكارانم را قبلا به چشم ديده بودم. بچه هاي روزنامه هاي "زن" و "سلام" را ديده بودم كه تا مدتها اين طرف و آن طرف ميرفتند و نميدانستند بايد چكار كنند. ديدم اگر من مسئوليت همه چيز را بپذيرم بهتر است تا اين كه روزنامه را ببندند".
ــ ... نيك آهنگ ! نيك آهنگ ! تو حاضر شدي به خاطر همكارانت بدون آن كه احضاريه اي برايت صادر شود خودت را به دادگاه مطبوعات معرفي كني ادامه.....

هیچ نظری موجود نیست: