كاريكاتور چهره تجربه مداوم
كاويان راد (قسمت اول)
برانكوزي مي گويد : زماني كه به يك ماهي مي نگريد ، به فلس هايش توجه نمي كنيد بلكه سرعت حركات اوست كه نظرتان را جلب مي كند و بدن براق و غوطه ورش را از وراي آب مشاهده مي كنيد ، آيا اينطور نيست ( خوب اين همان چيزي است كه من خواسته ام بيانش كنم . اگر باله ها ، چشمان و فلسهاي ماهي را تجسم مي كردم حركات او را ثابت مي پنداشتم وتنها نمونه اي ساده از حقيقت را به دست مي دادم . اما من مي خواهم درخشش ذهن او را تجسم كنم وي معتقد است كه اين شكل ظاهر نيست كه واقعي است ، بلكه حقيقت در سرشت چيزهاست . باتوجه به اين حقيقت ، غير ممكن است چيزي را تنها با تجسم ظاهر آن به كسي به طور واقعي نشان داد . در اينجاست كه هنر از ظواهر عادي عبور مي كند تا به آنچه دائمي ، عمومي و جهاني است ، دست يابد .
براي من ، طراحي و كاريكاتور يعني تجربه مداوم . هر بار در پي يافتن پاسخي براي يك پرسش هستم . تكنيك برايم به مثابه ابزار بيان است و نه بيشتر .
پرتره ها يك ويژگي هاي شخصيت هايشان را در خود دارند . وقتي شخصيتي را انتخاب مي كنم ،تكتيك و روش ارائه كار را تحت الشعاع آن قرار مي گيرد .
آنچه در پي آن هستم اين است كه روشنتر و سريعتر آنچه را كه از آن شخصيت در نظر دارم ، به تصوير بكشم . به همين دليل شايد از نطر تكنيكي تفاوت ها يي ميان كارهايم ديده شود . با اين همه ،وقتي طراح از ديدگاه خاصي برخوردار باشد ،خواه ناخواه تاثير آن را در يكايك آثارش مي توان ديد .
متاسفانه براي برخي طراحي كاريكاتور يعني رسيدن به يك تكنيك شخصي خاص و تكرار آن ،و به گونه اي گاه در كارها آنچنان به تكنيك ميپردازند كه مضمون اثر كمرنگ مي شود . ادامه دارد .....
۱۳۸۱ شهریور ۱۱, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر