۱۳۸۱ مرداد ۲۸, دوشنبه

كاريكلماتور

ــ آنقدر كم غذا مي خورد كه انگل ها از دستش شكايت كردند.
ــ آنقدر دگرانديش بود كه مغزش افكار خودي را نابود مي كرد.
ــ آنقدر دل همه را مي سوزاند كه آتش نشاني از دستش شكايت كرد.
ــ آنقدر ميهمان نواز بود كه اجازه ورود همه انگلها را به بدنش صادر كرده بود.
ــ بخاطر احترام مجبور به كلاهبرداري شدم.
گل محمدي

هیچ نظری موجود نیست: