۱۳۸۱ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

كاريكلماتور

ــ اگر ستارگان مثل قطرات باران با هم يك بشوند آسمان آبي غرق در درياي نور مي شود .
ــ خورشيد با هر گامي كه برمي دارد از مجموع روزها يكي كاسته مي شود .
ــ روزها يكي پس از ديگري در آغوش خورشيد امروز مي شوند .
ــ هر گامي كه برمي دارم صداي پاي ترا برايم به ارمغان مي آورد .
ــ در لحظه ديدار پيمانه چشمم را لبريز از نگاه مي كنم .
ــ ديدنت پيمانه چشمم را لبريز از اشك شوق مي كند .
”پرويز شاپور”

ــ خداوند آزادی را به مردمی ارزانی می دارد که بدان عشق می ورزند .
ــ فردا را دوست دارم. چون «طعمی» دارد که هنوز نچشيده ام .
ــ ديروز را هم دوست دارم. چون «طعم» آن هرچه که بوده، اگر خوب و شيرين، پر از يادها است و اگر تلخ و بد اکنون چندان برجای نيست و تنها يک ياد گنگ است .
ــ امروز را می پرستم. چون امروز همه زندگی من است .
ــ‌ برای خودم هم نوشتم تا یادم باشد که من هستم .
”آسمان های تاريک”


.

هیچ نظری موجود نیست: