۱۳۸۱ فروردین ۲۰, سه‌شنبه

كاريكلماتور

ــ زنبور عسلي كه شيرهء گل قالي را بمكد دست خالي به كندو باز مي گردد .
ــ آينه شكسته حاصل جمع خودبيني ها را در سطل زباله مي ريزد .
ــ گرسنگي ، سالن سخنراني دهان را تبديل به سالن غذا خوري مي كند .
ــ در سپيده دم ، باد نوزيده چراغ ستارگان را خاموش مي كند .
ــ دريا به بستر خشك رودخانه خوش آمد هم نمي گويد .
”پرويز شاپور”

ــ بعضي ها ، ”يكه” مي خورند و بعضي تنها تنها ...
ــ هيچكس كاري از دستش برنمي آيد بجز دروازه بان
ــ بعضي ها ، خودشان را به آن راه مي زنند و بعضي به كوچه علي چپ
ــ مهم با قفس ماندن است ، نه در قفس ماندن ....
ــ تمام شد و رفت ، عمرو زندگي با هم
”حميد شاد”

ــ من دروغ مي گويم ، مردم را بيچاره ميكنم ، و بالاخره آدم ميكشم ، پس هستم .
ــ يا همه شكست بخورند ، يا فقط من پيروز شوم ، اين حالت مطلوب است .
ــ آينه ، تلويزيوني است كه از خودت فيلم گرفته است .
”علي مدني”

هیچ نظری موجود نیست: