۱۳۸۰ اسفند ۱۱, شنبه

كاريكلماتور : شماره 9

ــ تمام مردم دنيا به يك زبان سكوت مي كنند .
ــ گلها به كندوي عسل شبيخون زدند .
ــ عنكبوتي كه از صداي مرگبار مگس در بند افتاده ناراحت شده بود ، سمعكش را از گوش بيرون آورد .
ــ پوست موز قطار را از خط خارج كرد .
ــ چون زندگي را دوست نداشت درمجلس ختم به بستگانش تبريك گفتم .
”پرويز شاپور”

ــ اگر شانس به من روبياورد ، رويش را زمين نمي اندازم .
ــ غصهء پرپر شدن گل ، خار را مي خشكاند .
ــ دروازه بان از گل بيزار است .
ــ در بهاران ، افكارم فقط در اطراف گل دور مي زند .
”حميد شاد”

ــ درخت خودش را پشت شكوفه ها پنهان كرده بود .
ــ سكوت فريادي است كه تارهاي صوتي اش را از دست داده است .
”نورالله خواجات”

هیچ نظری موجود نیست: