۱۳۸۱ فروردین ۱۱, یکشنبه

كارتون شماره 2 ............................ از مانا نيستاني
.
.


لطفا” پس از خواندن نظرات و برداشت دوستان وبلاگ نويس بهترين برداشت را از ديد خود به وسيله لينك سمت چپ ” برداشت برتر از ديد شما ” انتخاب كنيد .
ضمنا” در انتها نظر طراح كار مانا نيستاني را نيز مي توانيد ببنيد .
.

نظرات دوستان در خصوص كارتون شماره 2 :
1 ــ الف : رسيدن به قدرت به هر قيمت .
ب : اوج فدرت طلبي منطق را از بين مي برد .
ج : بعضي از آدما براي اول شدن حاضرن ” سرشون ” رو بدن ، اما چه فايده ، ديگه زنده نيستند كه بعد از خط پايان رو ببينن يعني خيلي چيزها رو از دست ميدن . آسمان آبي
2 ــ هدف وسيله را توجيه ميكنه . مسافر
3 ــ برنده شدن حتي به قيمت جان ، و با رضايت خاطر .و بي تفاوتي بقيه . ژينا
4 ــ شايد اين فرد به قيمت و هزينه بالا ، حاضر به خط پايان برسه ، شايد هم با بريدن سر خودش ! خيلي زودتر از همه از خط پايان رد بشه ، يعني اينكه تمام كرده !! . آبي دريا قدغن
5 ــ گاهي براي موفقيت بايد از جان گذشت . آلفا
6 ــ براي رسيدن به يك هدف ، بايد ديد چه چيزهايي بدست مي آوريم و چه چيزهاي از دست مي دهيم و مقايسه اين دو آيا هدف را توجيه مي كند يا نه ؟؟؟ گاه نگار
7 ــ پايان دادن به بعضي چيزها همانند گذشتن از جان است . درويش
8 ــ الف : قرباني كردن يك هدف كوچك ، براي رسيدن به هدفي بزرگ .
ب : انصراف از يك مسابقه ، در يك قدمي قهرماني . هذيان در بيداري
9 ــ آدم بايد نشون بده ، تا چه اندازه به هدفش ايمان داره . سينا
10 ــ همه در مورد اون بنده خدايي كه سرش را بريده نوشتن . من ميخوام در مورد اون دوتا دونده بگم .
اگه خودتون جاي اون دو تا بزارين ميشه فهميد كه در رقابت هرگز از تلاش دست برنداريم و تا آخرين نفس بكوشيد ، كه هستند كساني كه قادر به ديدن موفقيت شما نيستند و حاضرند هركاري بكنند تا شما را پشت سر بزارن . چرنديات
11 ــ درويش زبل !! خاطرات
12 ــ دست ما كوتاه خرما به نخيل
دستهايمان را كنديم
و بر خرماها انداختيم
خرما فراوان ريخت
اما ما ديگر دست نداشتيم .... كشكول
13 ــ ما آدما گاهي براي رسيدن به اهدافمون كاري مي كنيم كه بهش ايمان نداريم ، خلاف حركت خون بدنمون . يه دنيا حرف
14 ــ در مسابقات دوميداني استفاده از شمشير بايد اكيدا” ممنوع بشه !! و بهتر براي جلوگيري از هر نوع وسواس ، خط پايان هم حذف بشه . هوشنگ و يادداشت هايش
15 ــ الف : خنده تلخ تر از گريه
ب : با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشتن . باران
16 ــ برنده شدن به هر قيمت ، حتي به قيمت جان . ميهن دوست
17 ــ در دنياي واقعي كسي كه عقبتر از ديگران باشه و نتونه جلو بزنه ، خودشو ديگه نمي كشه ، بلكه رقيباشو كه از اون جلوترند مي كشه تا اول بشه ( قبول نداريد به دورو برتان نگاه كنيد ) . زندگي كردن يا زيستن
18 ــ برداشت منفي : دونده مورد نظر بخاطر موفقيت با تقلب حتي از جانش هم در اين راه مي گذرد .
برداشت مثبت : دونده بخاطر رسيدن به موفقيت و هدف از جان خودش هم مي گذر . افسانه كاج آبادي
19 ــ الف : پيروزي در يك رقابت به قيمت خويشتن .
ب : قادريم تا براي رسيدن به پيروزي در آنچه براي رسيدن به آن در تلاشيم ، پاره اي از خود را ، آنچه وجودمان را تشكيل مي دهد ، ماهيت خود را ، به دور افكنيم و تنها به آنچه نام ما را بر خود دارد بسنده كنيم . ليلاي ليلي
20 ــ نمي دانم اين تصوير چه معني را با خودش حمل ميكنه ، شايد هنوز براي فهميدنش خيلي بي تجربه هستم . بابا و دخترش
21 ــ ارزششو داره ؟؟؟ خاك
22 ــ دوپينگ Dopping . سانسور هرگز
23 ــ آقا ما را با دوميداني ميانه اي نيست ، ياد آن صحنه هاي نفرت انگيز بچه هاي آسمان مي افتم . يادداشتهاي سينمايي
24 ــ آدم بايد يك چيزي رو از دست بده تا يك چيزي رو به دست بياره ، اما گاهي وقتها اين تاوان خيلي گران تمام ميشه ، به قيمت يك عمر . كارپه ديم
25 ــ جان به فداي هدف ـ البته واضح است كه هدف هر انساني با ديگران متفاوت باشه ـ . بانوي ايراني
26 ــ با وجود اينكه در راه و هدف از بين رفته ، ولي رازي ، خوشحال و خندان !! نيوشا
27 ــ اول شدم در آخرين مسابقه زندگي !! دلتنگي هاي نقاش خيابان چهل و هشتم
28 ــ اه..... اين كه خودمم . امير حسابدار
29 ــ هدف توجيه كننده وسيله است ، به هر قيمت . عشق
30 ــ رسيدن به يك هدف و موفقيت با هر صورت ممكن ، حتما” به طريقي كه آسيب ببيني ولي با وجود اين آسيب بازهم حلاوت پيروزي را خواهيد چشيد . روزگاري كه سپري مي شود
31ــ جالبه، بيشتر ما از كار قهرمان برداشت منفي داريم. ولي چهره ش رو ببينين، راضي و خندانه، موفق و خوشبخته. پس برنده س. ولي من موندم اين كه وقت داشت سرش رو بكنه بذاره نوك شمشير، چرا مث بچه آدم ندويد! اونجوري هم حتماً اول ميشد . پرشيامون
32 ــ بعضي از آدمها براي رسيدن به يك هدف حاضر هستند سرشون رو هم بدن ، البته من اگر بودم بعد از خط پايان ، يك پرتگاه خوشگل مي كشيدم !! بهداد
33 ــ سر و جان به فداي ......؟؟!! نامربوطجات
34 ــ اين نقاشي مال آدمهاي كه سرشون بو قرمه سبزي ميده . داش اكبر
35 ــ آدمها براي بردن قيمتهاي متفاوتي مي پردازن . يك جستجوي هميشگي
36 ــ الف : حاضر خودشو بكشه ولي از بقيه عقب نمونه .
ب : آدمي كه شكست براش غير قابل تحمل . خانوم گل
37 ــ حرص در راه سراب ! شفا
38 ــ يارو طاقت باختن رو نداره حاضره جونشو بده ولي نبازه . وبلاگ زهير معصوميان
39 ــ الف : اي كاش آنان كه شمشير در دست دارند اينگونه با گشودن دست تطاول به خويشتن پيروزي را جستجو مي كردند ، اما افسوس اينگونه نيست ، تا قلم پاي رقبا هست كسي گردن خود را به شمشير آخته نمي سپارد .
ب : كساني كه اين قدر ابله هستند كه تصور مي كنند براي برنده شدن فقط كافي است در چارچوب قوانين بازي ، سرشان جلوتر از بقيه باشد به همين دليل جان خود را به پندار برنده شدن با خنده اي مزحك مي دهند ! شبح
40 ــ عقاب ديروز ........امروز ؟؟!! خرداد
41 ــ اگر انساني براي رسيدن به هدف مورد نظر كاملا” از خودش بگذرد و دست به هر كاري بزند تا به هدف مورد نظر برسد ، زماني كه با تمام از خود گذشتگي باز هم نتيجه نگيرد و هدفش را هم گم كند آنوقت نتيجه چه خواهد بود ؟؟ ماهي و ماه
42 ــ من ........ تو ....... او
ما ........ شما ........ ايشان افشين
43 ــ اگر هدف برات مهم باشه ، براي رسيدن به اون هر كاري مي كني ، مثل اون آقا كه داره خودكشي ميكنه ك حتما” برس ، يا اوناي ديگه دستاشونو دارن از جا مي كنن كه .... يعني كاري كه بر خلاف چيزي كه بهش ايمان داريم مي كنيم ، ما اصلا” به خودكشي ايمان داريم ؟؟ زهرا
44 ــ از تو به يك اشاره ............ از ما به سر دويدن . خل مشنگ
45 ــ الف : از جان مايه گذاشتن
ب : سؤ استفاده از قوانين هاوار
46 ــ برداشت پست مدرنيسم : شمشير علامت قدرت و جدا بودن سر از بدن كنايه از ، جدا بودن عقلانيت از عمل ...قدرت يعني حركت بدون عقل و يا بر عكس ارزيابي شتابزده
47 ــ الف : در ماراتن زندگي هدف برنده شدن است حتي به قيمت از دست دادن سر !!
ب : هدف زندگي ارزش اين برنده شدن را تععن مي كند . شيندخت
48 ــ‌ اولين نكته‌اي كه در اين اثر توجه‌ام را جلب مي‌كند، تصوير كله‌اي جدا شده است كه مي‌خندد،‌ اما باقي كله‌هايي كه هنوز روي تن‌هايشان سنگيني مي‌كنند، جملگي وحشت‌زده و نگران و مضطرب هستند. كلة جدا شده درست بالاي خط پايان است، به اين ترتيب پايان مساوي مي‌شود با مرگ و مرگ مساوي مي‌شود با پيروزي و شادماني والبته رهايي. و اين در فرهنگ ما سابقه‌اي طولاني دارد. اصلاً تركيب سر بريده وخنده دلالت بر نوعي زندگي پس از خط پايان مي‌كند. مگر سر بريده هم مي‌تواند بخندد؟ آن هم با آن گردن خون‌چكان؟ سر بريده مي‌خندد چون از خط پايان گذشته است و ديگران نمي‌خندند چون اين سوي خط هستند. اما اينجا با يك وجه اجتماعي هم مواجه‌ايم، يعني با يك مسابقة دو، و اين يك‌جور تقلب محسوب مي‌شود. ديگران حتي قدمي از دوست سربريدة ما جلو هستند و شايد حق آنها باشد كه برندة اين مسابقه باشند. نمي‌دانم، شايد هم همين‌طور باشد. اما اتفاقي كه در اين تصوير افتاده يك مقداري خود نفس مسابقه را هم زير سوال مي‌برد و باعث مي‌شود آدم با كله به يك علامت سوال غول‌آسا كوبيده شود. راستش من فكر مي‌كنم كه ديگران هرگز نمي‌تواننداز خط پايان عبور كنند و همين‌طور در آستانة پايان باقي مي‌مانند. ترنج
49 ــ شكست در عين پيروزي ، يا بهتر بگم : با اينكه همه فكر مي كنن كه ما پيروز شديم ــ اگه بهچهرهء دو دوندهء ديگر نگاه كنيم ، به نظر مي آد كه فكر مي كنن كه نفره با سر بريده برنده است ــ ولي خود ما ميدانيم كه حقيقت چيز ديگري است . كاميار قوام
50 ــ در ره حفظ تو جان فشان كنيم ............. ترك سر ، ترك تن ، ترك جان كنيم . ديوانه تر
51 ــ به قيمت از دست دادن با ارزشترين چيزها ، بعضي ها با اينكه هميشه عقب هستند و قدرت رقابت با ساير رقبا را ندارند ، براي پيروز شدن دست به كلكي مي زنند ، حتي به قيمت از دست دادن با ارزشمندترين چيزها . من در آلمان
52 ــ ما كه تو تگزاس و دالاس وقتي هفتير كشي ميكرديم ، حاضر بوديم سرمون رو بديم ، اما حريفمون زودتر از ما هفت تيرش رو بيرون نكشه ، آخه مي دوني :
اگه زودتر بيرون مي كشيد كه واقعا” كار ما تموم شده بود . كاري كه نود درصد ما انجام مي ديم ، سگ دو ميزنيم تا برسيم به اون چيزي كه فكر ميكنيم موفقيت ، اما همين كه همچي تموم شد ميفهميم عجب غلطي كرديم . تنهاترين گاو چران دنيا
53 ــ طرف داره ميگه من سرم رو ميدم ولي جلو سر و همسر و در وهمسايه سرشكسته نشم ، آخه عفت كلاسه كه مابين 3 تا آدم سوم يشه ! نه جون حاجي سرشكستگي نداره ؟ بچه جنوب شهر
54 ــ الف: - آيا فقط مرگ هست كه ما را سريعتر به پايان ميرساند؟
- ب : قابت، تنها نوع مناسبات بين انسانها شده و شركت در هرنوع مسابقه اي، مقابله اي خونين است كه حاصلي جز مرگ ندارد.ديدن
55 ــ امروزه رسيدن به هدف منوط به داشتن تكنولوژي است نه نيروي بدني . شكرالله بنار
56 ــ بدنامي بهتر بي نامي . آ پرويز
57 ــ مازوخيسم در يك رقابت سالم . هايكو
58 ــ عاشق واقعي . مثلث جادويي و چشم من
59 ــ در دنياي كاريكاتور هر برداشتي ممكن است و اصولا” برداشت برتري وجود ندارد ، باور نميكنيد از آقاي سر به شمشير بپرسيد . شيزو فرني
60 ــ بعضي كارها زرنگي نيست ، حماقت است . فاصلهء بين زندگي و حماقت ، فكر كردن است . پرشياپكت
61 ــ من اصلا” اعتقادي به دوي سرعت ندارم ، پياده روي را دوست دارم ، چون موقع دو آدم بايد تند تند فكر كنه و خوب ممكنه از اين خريتها هم بكنه . ميز گرد يك نفره
62 ــ حرص و طمع باعث حماقتهاي عجيب مي شود . گل كو
63 ــ عدم تحمل باخت به هر قيمت . روي جادهء نمناك
64 ــ هركسي از ظن خود شد يار من . شايد بشه گفت بعضي وقتها ممكنه نفر آخر برنده بشه ولي حيف كه بوي خون ميده . رضا علي
65 ــ مهم اينكه برنده شده ؟!! و اينك ما


نظر طراح كار آقاي مانا نيستاني
از تمامي دوستاني كه دربارهء كارم نظر داده اند كمال تشكر را دارم . 90 درصد اظهارات جالب بود . گاهي نكاتي اشاره شده بود كه خودم هم هنگام ترسيم كار به آنها توجه نداشتم . اما ، تماما” درست بود و صدق مي كرد ، البته وقتي اين كار را در روزنامهء ـ مرحوم آفتاب امروز ـ كشيدم وجه منفي مسابقه قدرت و بردن بررسي ميشد .، هر چند مستقل از زمان و مكان خاص هم قابل تفسير است .
برايم جالب بود كه بعضي تلقي مثبت هم داشتند و اين را ، سر و جان دادن براي رسيدن به هدف تعبير كردند كه اتفاقا” فكرش را كردم بدم هم نيامد .
تفسير از كار بستگي به نحوهء تفكر خودمان دارد ، من بيش از قضاوت اخلاقي ، ماجرايي را در يك فريم روايت كرده ام ، بدو خوب بودن روش پيروزي دوندهء سر بريدهء با خودتان ...
جالب تر از همه نظر كوتاه دوستي بود كه در يك جمله نوشته بودند : اه .... اين كه خودمم!! از شجاعت و واقع بيني او لذت بردم . بقيه دوستان هم عالي بودند و اين نشانگر بالا رفتن بينش بصري مخا طبين است .
مانا نيستاني


.
منتظر نظرات شما دوستان هستم

هیچ نظری موجود نیست: