۱۳۸۰ بهمن ۲۰, شنبه

به غير از كارتون و كاريكاتور ميخواهم از كاريكلماتورKari-kalamator واژه و نامي كه جناب آقاي احمد شاملو بر روي نوشته هاي استاد زنده ياد پرويز شاپور نهاد ، .بگويم .هر هنري براي بيان خود ابزاري دارد .وسيله بيان كارتون و كاريكاتورخط است ،اما استاد شاپور اين وظيفه را به عهده كلمه گذاشته است . استاد شاپور همان طور كه با خط مينويسد ، با كلمه هم كاريكاتور ميكشد او دنيا را با چشم ديگري مي ديد .
كاريكلماتور را ميتوان اينگونه تعريف كرد : « كاريكاتوري كه ميتوان با كلمات بيان شود ». كاره ها و ايده هاي او را دوستانش منجمله آقايان عمران صلاحي ، حميد شاد و...دنبال كردند . از او در روزهاي آتي بيشتر خواهم گفت ، روحش شاد .
ــ موجود بدبين با خورشيد آدم برفي مي سازد .
ــ قفسي كه فكر پرنده نتواند در آن پرواز كند هنوز ساخته نشده است .
ــ اگر خودم هم مانند ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسيده بودم .
ــ به عقيده گيو تين سر آدم زيادي است .
ــ با چوب درختي كه برف كمرش را شكسته بود پارو ساختم .
ــ هر درخت پير صندلي جواني ميتواند باشد .
ــ خواب غفلت احتياج به بستر ندارد .

هیچ نظری موجود نیست: