۱۳۸۰ بهمن ۲۴, چهارشنبه

نظرات دوستان در خصوص كارتون شماره يك


1 _چيزي كه از اين تصوير مي فهمم،گذشت زمانه، اون دو تا جاي پا منو ياد چرخاي ريسندگي قديمي مي اندزه،كه بايد پا مي زدند،اما بالاتر كه رسيده، كامپيوتر شده،شايد مي خواد بگه، پايه پيشرفت علم امروز همون علم گذشته اس . آسمان آبي
2 _ يك عمر پدرامون پا زدن تا ما به اين تكنولوژي برسيم ! اما اين تكنولوژي هر چي هم كه پيشرفت كنه بازم بندهء پاي ماست ! پاي من و تو اگه بخوايم بريم ، بازم پيشرفت ميكنه ، وگرنه بايد همين جا خاموش بشه . مسافر
3 ــ اسارت انسان در تمامي زندگي ، مخصوصا” اسارت تكنولوژي مدرن درويش
4 ــ تركيب كامپيوتر ( سمبل مدرنيته ) با چيزي قديمي در اغلب موارد ناهمگون و يا حتي در تضاد است. ژينا
5 ــ پرده مدرنيزم را كه بالا بزني چيزي جز سنت نخواهي يافت . نشاط
6 ــ الف) كامپيوتر هر چقدر هم كه پيشرفت بكنه باز هم نيازمنده انسان است .
ب ( در آينده دور به دليل تمام شدن منابع انرژي ، بشر بايد از انرژي خود براي راه انداختن وسيله اي كه براي راحتي خودش اختراع كرده استفاده بكنه . هذيان در بيداري
7 ــ كامپيوترها انرژي آدم رو مي گيرن و به آدم انرژي ميدن . كلاس فيزيك
8 ــ آها جون بكن ، يه چهار تا عكس پورنو ميخواي بياري ، جون من رو داري ميگيري ، آخه من اگه پا ميزدم كه سرعتش بيشتر از اين بود . ( عكس پورنو به خاطر اين آوردم كه اين جا پاها منو ياد پدال دوچرخه انداخت ، و دوچرخه هم منو ياد دوچرخه سواري و دوچرخه سواري هم منو ياد نداي عزيز ) هيس
9 ــ خودم و بسياري مثل خودم را در آن مي بينم ، وسيله كار نويسندگي مان را نيز
با امكانات كم وبا مشقت زياد ، بايد پا بزنيم تا آن چرخ سمت راست بگردد
و بريسيم و ببافيم هر آنچه در سر داريم
و پس از آن دنياي تكنولوژيك فرا مي رسد
ما در حال گذريم انگار
و اين تصوير ، مرا چه آشنا به ديده مي آيد
ما تنها با دستان و اين كليد هاي تق تق زدني
سرو كار داريم
ما براي نوشتن پشت ميزهاي بودنمان ، مدام پا ميزنيم
و اين چرخ را مي گردانيم
ما هنوز درگير سنتيم و از دريچه آن به حال و آينده جهان مي نگريم . راستين
10 ــ بچه كه بودم دلم مي خواست يا مهندس كامپيوتر بشم يا استاد دانشگاه چون فكر ميكردم اين دو نفر همه چيزها را ميدونند ، وقتي مهنس كامپيوتر شدم فهميدم كه مهندس كامپيوتر خودش هيچ چيزي نمي دونه و همهء اطلاعاتش از كامپيوتر ، وقتي معلم دانشگاه شدم فهميدم كه كامپيوتر هم چيزي خودش نمي دونه و همه اطلاعاتش از كسي كه پاي كامپيوتر نشسته و پدال زده و اطلا عات را وارد كرده ، براي من كامپيوتر هنوز همونيكه خيلي چيزها را ( شايد هم همهء چيز ها رو ) مي دونه ، ولي در حقيقت اين همگان هستند كه همه چيز را مي دانند . اين را وقتي فهميدم كه وب لاگ نويس شدم . بابا و دخترش
11 ــ كامپيوتر لاغري رسيد . ( ندا بدو تا تموم نشده يكي بخر. ندا من همونم كه روتم ، البته توليست وبلاگها ) افشين
12 ــ يك جور آشتي بين تكنولوژي جديد و قديم . ندا
13 ــ اسفاده از تكنولوژي با روشهاي قديمي . آلفا
14 ــ

.
.
منتظر نظرات شما هستم

هیچ نظری موجود نیست: