۱۳۸۱ تیر ۹, یکشنبه

كاريكلماتور

ــ «کلام» ، «سلاح» است ! و خردمند آن است که قويترين سلاح را در مناسبترين زمان به کار ببرد .
ــ کلام سلاح است ، سلاحي براي کشتن سکوت .
ــ چرا ميگن «حرف حساب» و نميگن «فکر حساب» و بجاش ميگن «فکر بکر» ؟‌
ــ وقتي که در آينه مي نگري ،آينه مي شکند ، يا بغض تو ؟
”احسان پريم”

.
نمايشگاه كاريكاتور تبريز

نمايشگاهي از آثار خانم مهري نوروزي در مجتمع فرهنگي و هنري تبريز برگزار شده است
نمايشگاه فوق الذكر با بيش از 35 اثر كاريكاتور ، با موضوع فلسفه و روان شناسي و با تكنيك راپيد و آبرنگ تا پايان تير ماه داير است .
علاقه مندان جهت بازديد از اين نمايشگاه مي توانند به مجتمع فرهنگي هنري تبريز واقع در بلوار 29 بهمن مراجعه نمايند .


.
كاريكاتور و خانه سوره

به همت مركز هنرهاي تجسمي حوزه هنري نمايشگاهي از كاريكاتور يستهاي معاصر جهان از تاريخ دوشنبه 10 تير الي 24 تير ماه در نگارخانه سوره برگزار مي گردد .
علاقه مندان مي توانند از اين نمايشگاه در ميدان انقلاب ، جنب سينما بهمن ، نگارخانه سوره بازديد نمايند .

.
بيان علمي خنده

يكي از مواردي كه در ضمن خنده پيش مي آيد ، حالت سستي و بي اختياري عضلاني است . اين حالت سستي در صورت تداوم منجر به بي اختياري ماهيچه هاي حلقومي ( اسفنكتر ) مي شود . در واقع از همين جاست كه برخي خود را در ضمن خنديدن بي اراده خيس مي كنند !
خنده با ايجاد حالت خوشي و شادماني كاهش فشار خون را نيز موجب مي شود .انسان بر اثر خنده و شادماني زياد از اين دنيا مي رود و خود را بدون پيوند با خويش احساس مي كند و اين حالت سرمستي و بيخودي او را تا لحظات زيادي با خود دمساز مي سازد . گذشته از آن ، خنده باعث تخليه هيجاناتي مي شود كه در تمامي عضلات ما خانه كرده اند .هيجاناتي كه در صورت عدم تخليه تشنج عصبي را به دنبال خواهند آورد .
بررسيهاي جديد ، خنده را حتي براي التهاب مفاصل نيز مفيد تشخيص داده اند . در مورد تاثير خنده بر افزايش عمر نيز بايد گفت كه اين دو نسبت مستقيم با يكديگر دارند ـ ميانگين سني افراد خوشبين و خندان معمولا” بيشتر از ميانگين سني افراد بدبين و اخمو است ـ اين مسئله از نظر تجربي نيز ثابت شده است به طوري كه سالمندان با توجه به خصوصيات مذكور از ديگر همقطاران خود متمايز مي شوند . ادامه دارد .....

.

۱۳۸۱ تیر ۸, شنبه

كاريكلماتور

ــ لحظات گذران ، زنگوله قلب را به صدا در مي آورند .
ــ گربه تشنه هم ماهي را از آب بيشتر دوست دارد .
ــ شب به روشني روز غروب مي كند .
ــ گل تشنه بر مزار آب مي رويد .
ــ عمر پائيز صرف پرپر كردن گلها مي شود .
”پرويز شاپور”

.
بهرام عظيمي و كلاغ سفيد
بهرام عظيمي يكي از اعضاى گروه كاريكاتور كلاغ سفيد و نامي آشنا براى علاقه مندان كارتون و كاريكاتور است البته به قول خودش اين شهرت بيشتر به دليل چهره كمي خاص و غيرمعمول اوست نه آثارش عظيمي كاريكاتور را از سال 67 و انيميشن را از سال 72 آغاز كرده و هم اكنون مدرس خانه كاريكاتور ايران و مدرس انيميشن در دانشكده صدا و سيماست طي اين سالها بيش از40 جايزه در رشته هاى هنرى كه 16 مورد آنها مربوط به جشنواره هاى بين المللي كارتون است ، دريافت كرده و در زمينه انيميشن نيز صاحب ركورد توليد150 انيميشن تبليغاتي در موسسه هنرى حوراست وى تا به امروز داورى چند جشنواره بين المللي و داخلي كاريكاتور را به عهده داشته و عضو هيات موسس انجمن كاريكاتوريستهاى ايران نيز است . ادامه ....



..
نگاهي به نمايشگاه آثار فائز عليدوستي

وقتي چشم مي بندى و تصاوير آرشيوى ذهنت را مي كاوى و قصد مي كني كه به صور شيرين حك شده در اعماق برسي حتما به آن مرد چانه بزرگ كه سرش نيمي از تمام پيكره اش را شكل داده و با زيركي در طراحي لباسش حجم سر و بالاتنه يكي شده است با آن كلاه كارآگاهي اش مي رسي يعني بازرس و وقتي زاويه ديد حافظه اى را باز مي كني ، در كنار بازرس ، دودو، مورچه ، مورچه خوار، پلنگ صورتي و مرد عاشق رنگ آبي را مي بيني كه زنجيره اى از ستارگان كارتون را تشكيل داده اند كه همگي امضاى فريز فرلينگ را يدك مي كشند براستي راز اين ماندگارى چيست ؟؟ ادامه .....


.
مرزبندى در كارتون

آيا هدف كاريكاتور انتقال خطوط و تاثيرگذارى بر ديگران است؟ گرچه اين هدف براى كارتونيست هاى مطبوعاتي متصور است ولي براى كارتون هاى مصور يا تصويرسازى هاى طنز انتقال پيام در درجه دوم قرار مي گيرد ‹‹ جان افل ›› در جايگاه يك كارتونيست مطبوعاتي مي گويد : ادامه .....

.

۱۳۸۱ تیر ۶, پنجشنبه

كاريكلماتور

ــ بعضي ها براي سوار شدن كلي پياده مي شوند شما چطور ؟
ــ زنده بودن شرط لازم براي زندگي نيست .
ــ آنكه توي هفت آسمان يك ستاره هم ندارد ، نفس كشيدن از سرش زياد است .
ــ بعضي ها براي پي بردن به عمق فاجعه ، فجايعي را به وجود مي آورند ، شما چطور ؟
ــ همه چيز درست مي شود نادرستي را چه عرض كنم .
ــ در اكثر جوامع براي اينكه از شرت خلاص شوند از خيرت مي گذرند ...
ــ مرگ آزموني است كه اكثرا” آنرا به زيبايي از سر مي گذرانند ...
ــ يكي مي گفت : تجربه چيز خوبيه ، اما حيف كه بكار كسي نمي آد ...
ــ همه حساب پس مي دهند ، من حرفهاي بي حساب ...
”حميد شاد”
نشريه طنز و كاريكاتور


از همه جا رانده , از همه جا مانده
طرحي مصور از نيك آهنگ كوثر

حزب ‹‹ همبستگي ›› معروف به ‹‹ چند دستگي ›› در سال 76 به دنيا آمد .
قبل از دوم خرداد ، عده اي از نمايندگان استانهاي شمالي كه نه بروبچه هاي ‹‹ سلام ›› تحويلشان مي گرفتند نه ‹‹ كارگزاران ›› در ستاد خاتمي فعاليت مي كردند و اكثرا” خراساني بودند . عباس عبدي آنها را ‹‹ نخودي ›› مي دانست .
بعد از دوم خرداد كسي تحويلشان نگرفت و خودشان مجبور شدند خود را تحويل بگيرند !
پس به وزارت كشور رفتند . ادامه ....


.
كاريكاتور دشمن مواد مخدر

نمايشگاهي از آثار كاريكاتور با عنوان ‹‹ كاريكاتور عليه مواد مخدر ›› در نگارخانه شيخ هادي برگزار شده است .
در اين نمايشگاه هنرمنداني چون ديماير از كشور بلژيك و آياراواكوما از ژاپن به همراه هنرمنداني از كشور ايران آقايان بني اسدي ، حكمت و فيض آبادي آثار خود را به نمايش عموم گذاشته اند .
نمايشگاه فوق الذكر تا مورخ 14/4/81 در خانه فرهنگ شيخ هادي واقع در خيابان ولي عصر ، نرسيده به خيابان جمهوري ، كوچه وزيري برپا مي باشد .


۱۳۸۱ تیر ۵, چهارشنبه

كامبيز درمبخش : آمده ام كه بمانم

استاد كامبيز درمبخش پس از 17 سال دوري از كشور به ايران بازگشت ، كامبيز درمبخش متولد 8 خرداد ماه 1321 شيراز و فارغ التحصيل رشته هنر در سال 1339است كه تمام زندگي خود را وقف كارتون و كاريكاتور كرده .
آقاي درمبخش در گفتگوي كوتاهي كه ديروز در خانه كاريكاتور تهران صورت گرفت ؛ دليل برگشت خود را به ايران، خدمت به كاريكاتور كشور اظهار كرد ، وي تصريح كرد : كاريكاتور در ايران مانند چشمه اي جوشان در حال فوران است و انرژي هاي نابي در ايران نهفته است .
آقاي درمبخش افزود : بعلت نبود نشريات تخصصي كاريكاتور ايراني به زبانهاي زنده دنيا هيچ شناختي از دنياي كارتون وكاريكاتوريستهاي ايران در خارج وجود ندارد واين شناخت به فستيوالهاي خارجي و بولتن هاي آنها خلاصه مي شود و تا حدودي هنر ناب كاريكاتور ايران مهجور مانده است .
وي همچنين اظهار كرد : تاكنون با هيچ يك از نشريات داخل كشور جهت ادامه كار وارد مذاكره نشده اما در طول اين چند سال دوري هميشه روند كاريكاتور ايران را دنبال مي كرده و درصدد است تا در آينده اي نزديك كتابي از آثار قبلي خود را در ايران منتشر كند .
آقاي درمبخش تاكنون جوايز بسياري از نمايشگاه هاي بين الملي كسب كرده و همچنين نمايشگاههاي متعددي بصورت انفرادي و گروهي د ركشورهاي كانادا ، يوگوسلاوي ، بلغارستان ، سوئيس ، تركيه ، ايتاليا ،‌آلمان و .... برگزار كرده است .
خوشبختانه وضعيت جسماني وي رو به بهبودي است ولي ايشان اظهار كردند همواره بايد تحت نظر پزشك قرار داشته باشند ،‌ما نيز براي او آرزوي سلامت و بهبودي عاجل را مي نمائيم .
حال شمارا دعوت ميكنم كه چند اثر از آثار اين استاد را ملاحظه كنيد ؛
A . B . C . D


.

۱۳۸۱ تیر ۴, سه‌شنبه

كاريكلماتور

ــ پرنده اي كه در "قفس" به دنيا مي آيد "آزادي" را نمي شناسد.
ــ "زرافه" بين حيوانات جنگل "سرفراز" است.
ــ كسي كه سردر "آخور" ديگران دارد حق "تعليف" نمي پردازد.
ــ "يد واحده" واقعي اين است كه "همه" بفرمان "يك نفر" باشند.
ــ "سه پايه" ترفيع گرفت و "چهارپايه" شد.
ــ مگر ما از "گوسفندان" كمتريم كه فقط به اراده ي "چوپان" خود به هر طرف ميروند؟
ــ "گرگ" هيچگاه گوسفندهاي "خودي" را پاره پاره نميكند.
ــ به حال مردمي غبطه ميخورم كه فقط "يك نفر" براي "همه ي آنها" تصميم ميگيرد و آنها "آسوده خاطر" زندگي ميكنند.


.
مشاركت كاري مصور از نيك آهنگ كوثر

بعد از انتخابات مجلس ششم ، سعيد حجاريان ‹‹ مترور ›› شد !
پس باقلوا سرگيجه گرفت و تا مدتها پدر خوانده ها از هدايتش ناتوان بودند .
چون بسياري از مشاركتي ها مجلسي شدند ، ‌فراكسيون به راه انداختند و اخوي آسيد محمد را به نيابت رئيسي برگزيدند .
اوضاع بر وفق مراد بود جز اينكه ؛ ادامه ......


.

۱۳۸۱ تیر ۳, دوشنبه

كاريكلماتور

ــ وقتي به آزادي فكر ميكنم، بي اختيار ميله هاي زندان را در مقابل خود ميبينم.
ــ بالاخره جناح" مقابل" مجبور خواهد شد "همه اش" را به جناح "تماميت خواه" رد كند!
ــ كسي كه هميشه پشت سر "قبله عالم" حركت ميكرد، مفتخر به دريافت لقب "عقب حضور" گرديد.
ــ تازه دامادي كه با "واياگرا" شروع ميكند، عاقب خوشي نخواهد داشت!
ــ "زغال" هيچ رنگي را غير از رنگ "سياه" قبول ندارد
ــ بي تفاوت ها، وارثان حقيقي خدا هستند.
ــ "نيمرو" محجوب ترين غذاهاست.
”قلندر خراساني”



.
بيان علمي خنده

در شماره هاي پيشين مقوله ‹‹ خنده ›› را از جنبه هاي گوناگون مورد بررسي قرار دادم . در اين فرصت قصد داريم مروي هر چند مختصر از ديدگاه علمي بر آن داشته باشيم .
از هنگامي كه خنده به عنوان يك سوژه علمي خود را در بحثهاي آكادميك وارد كرده است ، انسان به يافته هايي رسيده است كه تاكنون با آنها روبرو نبوده است . پيش از اين خنده صرفا” از ديد فلسفي مورد بررسي قرار مي گرفت ، انهم به صورت كلمات قصار يا ضرب المثلهايي كه از حكما و فيلسوفان شرق و غرب نقل قول مي شد . بررسي هاي علمي جديد كه توسط يك تيم تحقيقاتي در يكي از دانشگاه هاي انگليسي انجام شد ، بيانگر تاثيرات مثبت خنده بر ارگانيسم آدمي است .
در اينجا به تاثيرات مهم خنده بر ارگانيسم و پيامدهاي آن مي پردازيم . شش نخستين عضوي است كه در اثر خنده بيشترين تحرك پذيري را د رخود ايجاد مي كند . ششها با توجه به ارتجاعي بودنشان مدام در حالت كششند . خنده اين كشش را افزايش داده و ششها را در حالت مناسبتري نسبت به اين عمل قرار م يدهد .
از نگاه ديگر ، خنده همانند ورزشهايي كه ششها را به حركات سريع و مستمر وا مي دارند ، عمل مي كند . در ورزش هاي سبكي مانند شنا و راه پيمايي ، ششها به صورت ملايم ولي دايم در حال فعاليت اند ، خنده نيز با همين ترتيب به ششها فشار وارد كرده آنها را در حالت تهويه مستمر قرار مي دهد . ادامه دارد .........



.
نمايشگاه كاريكاتور حسين پور

به همت خانه كاريكاتور تهران نمايشگاهي از آثار بزرگمهر حسين پور از مورخ 4/2/81 در خانه كاريكاتور تهران بر پا خواهد شد .
نمايشگاه فوق الذكر كه شامل بيش از 50 اثر آقاي حسين پور است تا پايان روز يكشنبه مورخ 11/4/81 برگزار مي گردد .
افتتاحيه نمايشگاه ساعت 5 بعداظهر فردا با حضور جمعي از بزرگان كاريكاتور ايران ـ كامبيز درمبخش ، جواد عليزاده ، علي ديواندري و....ـ برگزار مي شود .
علاقه مندان جهت حضور مي توانند به خانه كاريكاتور تهران واقع در خيابان شريعتي ، سه راه ضرابخانه ، خيابان شهيد كتابي ، شماره 60 مراجعه نمايند .

۱۳۸۱ تیر ۲, یکشنبه

كاريكلماتور

ــ برگهاى پاييزى رفتگان را سركار مىگذارند.
ــ آدمى كه عاشق تكروى است هميشه چند قدم جلوتر از سايه اش راه مىرود.
ــ وقتى از خودم بالا مىروم فاتح قله ى آرزوهايم مىشوم.
ــ زمستان، مچ سياهىها را، به سفيدى برف باز مىكند.
ــ صميمىترين دوست نيروى جاذبه،فصل پاييز است.
ــ خودكشى قاتل و مقتول را قبل از مرگ به هم معرفى مىكند.
ــ دلم براى ماهى مىسوزد كه عاشق مرغ ماهىخوار مىشود



.
گفتگو با نيك آهنگ كوثر

زمين شناسي و كاريكاتور چه سنخيتي با هم دارند كه از رشته زمين شناسي به كاريكاتور رسيدى ؟
ــ در سال 48 از پدرى خاك شناس و مادرى نقاش و به دليل تحولات ژنتيكي زمين شناس و كاريكاتوريست شدم اولين كارهايم كاريكاتورهاى چهره استادان دوران دانشجويي ام بود كه پس از چندى به لطف دوستاني مشترك به گل آقا رفتم ؛ يعني از سال هفتاد كارتون روزنامه اى را از سال 1372 در روزنامه همشهرى آغاز كردم از سال بعد نيز در ماهنامه هاى گل آقا و كيهان كاريكاتور مشغول نوشتن شدم و از سال 75 با راه اندازى كلاسهاى خانه كاريكاتور كلي دردسر براى همكارانم درست كردم ! در حال حاضر نيز عضو سنديكاى بين المللي كارتونيست ها و نويسندگان هستم ؛ چندتايي جايزه بين المللي هم در زمينه هاى كاريكاتور چهره و كارتون مطبوعاتي به دست آورده ام.با مطبوعات مختلفي همكارى كرده ام سه بار نيز موفق به كسب قلم بلورين جشنواره مطبوعات شده ام .
چرا سراغ كارتون و كاريكاتور رفتيد؟
ــ راستش از تغيير شكل چهره آدمها خوشم مي آيد و مي توانم مسائلي را مطرح كنم كه در عالم واقع امكان پذير نيستند.
پس با اين تعريف ، ارجحيت را در آثارتان به بخش كاريكاتور مي دهيد يا كارتون ؟ ادامه......


.

۱۳۸۱ تیر ۱, شنبه

نگاهي به نمايشگاه مسعود شجاعي طباطبايي

كسي كه پس از18 سال در همه جا حضور دارد با ديدن پوستر50در70 و ارژينال نمايشگاه ناخواسته داخل مي شوى گرچه خواستن را قبلا اراده كرده اى در سالن با خيلي از آثار آشنا و ديرآشنا روبه رو مي شوى كه هر كدام به گونه اى شاه بيت غزلي مفصلند قصد مي كني چيزى بنويسي نمي داني از كجا شروع كني در محاصره قدرت آثار مانده اى نگاهت به نگاه دفتر يادمان نمايشگاه گره مي خورد معبر تمجيد نامهاى شناخته شده كارتون و كاريكاتور تا به نوشته ناصر سيفي هنرمند ارزنده حوزه هنرى مي رسي ديگر نمي خواهي بنويسي و فقط مي خواني ؛ چرا كه بسيار روان و خوب در نقد نمايشگاه نوشته است : زماني بود شايد حدود17 ،18 سال پيش ، قلمهايي از جواني جستجوگر، اما خام را كه مي ديدم هم حرصم در مي آمد و هم نمي توانستم خيلي صريح و رك نظرم را بگويم ؛ كه آقاجان ! اين خطوط لرزان و كم جان درنيامده اند؛ موضوعات هم خيلي پيش پا افتاده و به اصطلاح كليشه اى ادامه .....


.,
فلسطيني خانه ندارد

به دنبال اعلام مسابقه اينترنتي كارتون و كاريكاتور با موضوع ‹‹ فلسطين ›› از طريق پايگاه www.irancartoon.com استقبال بي سابقهاي از آن شد .
داوري اين مسابقه كه از سوي خانه كاريكاتور تهران برگزار شده بود به عهده آقايان حسين نيرومند ، سيد مسعود شجاعي طباطبائي ، بهرام عظيمي ، اسماعيل عباسي و نيك آهنگ كوثر مي باشد .
شايان ذكر است كتاب اين مجموعه ، همزمان با برپايي نمايشگاه آن در فرهنگسراي ارسباران ( هنر ) و خانه كاريكاتور ، از تاريخ سوم مرداد ماه عرضه خواهد شد .


.
تصويرسازى طنز و كارتون

كاريكاتور يا كارتون كه در ابتدا يك طرح است تفاوتي ماهوى با ساير طراحي ها دارد كه همانا جنبه خنده آفرين و خنده دار آن است به گونه اى كه هنرمند كارتونيست جذابترين و غافلگيركننده ترين گوشه يك حادثه يا فرد را يافته است تثبيت مي كند و سعي دارد در كوتاهترين مدت با طنز در اذهان مخاطبان خود هر چه بيشتر اين وجه از فرد يا حادثه را بنماياند كارتونيست در اين طرز نگاه حتي به دنبال شباهت طرح به موضوع نيست در اينجا بهتر است بر تفاوت معني كلاسيك طرح هومورستيك نيز نظرى بيندازيم.در فرهنگ ما معمولا مترادف هايي چون طرح طنز و يا طنز گرافيكي براى آن به كار رفته است اما متاسفانه اين تعاريف به قدر كافي روشن نيستند چرا كه كلمه طنز جايگزين مناسبي براى واژه لاتين هومور نيست در عربي غالبا طنز را برابر با مزاح و هجو و به معني خنده دار، نكته ، لطيفه و شوخي استفاده كرده اند . ادامه .....



.



.

۱۳۸۱ خرداد ۳۰, پنجشنبه

نمايشگاه كاريكاتور ايران در سارايوو

نخستين نمايشكاه كاريكاتور ايران در شهر سارايوو روز سه شنبه با آثار برجسته اي از 26 كاريكاتوريست ايراني افتتاح شد .
اين نمايشگاه تا 9 تير ماه در شهر سارايوو كشور بوسني و هرزگوبين برپا مي باشد .
شايان ذكر است طي تماس تلفني با مسئولين سفارت بوسني و هرزگوين در ايران اظهار كردند : از محل دقيق نمايشگاه اطلاعات دقيقي در دست ندارند .


.

۱۳۸۱ خرداد ۲۹, چهارشنبه

بيوگرافي كاريكاتوري كرباسچي

مي گويند ميرزا تقي خان در جواني مي خواست يك كرباسچي باشد ؟!!
كرباسچي ،‌متولد قم ، از خاندان تهراني است ولي همه او را اصفهاني دانسته اند و اين از عجايب ثبت احوال است !!
از ديگر عجايب اينكه پيش از آنكه به دنيا بيايد برايش شناسنامه صادر كردند ! احتمالا” چون مي دانستند قرار است كودتا شود و غلامحسين بعد از 28 مرداد به دنيا مي آيد .....
حال اگر مي خواهيد ادامه بيوگرافي را به زبان تصوير( كاريكاتور) ببينيد اينجا را كليك كنيد :
قسمت اول ، قسمت دوم

۱۳۸۱ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

كاريكلماتور

ــ سقوط از پرواز سرچشمه مي گيرد .
ــ در مغزم دنبال فكر گم شده ام مي گردم .
ــ ‌سكوت عاشق شنيدن است .
ــ‌ چشمت نگاهم را تماشائي مي كند .
ــ عمر خورشيد به روشنايي روز مي گذرد .
”پرويز شاپور”


.
خنده و نسبيت فرهنگي ........................................... شماره 5

حتي مسئله خوراك و سبك تغذيه نيز مي تواند سهم بزرگي در ايجاد تفاوتهاي فرهنگي داشته باشد . چندي پيش يك كتاب لطيفه به دستم رسيد در صفحه اول نوشته شده بود : لطيفه هاي شيرين ما را مي توانيد به جاي قند با چاي خود ميل كنيد .
شما همين كتاب را به قطب شمال ببريد و فقط صفحه اول آنرا ترجمه كنيد طرف مسلما” چيزي نخواهد فهميد . زيرا قطب نشينان هيچوقت قند مصرف نمي كنند آنها پوست وال را خشك مي كنند و به جاي قند با چاي ميل مي كنند اصلا” با قند بيگانه اند ؟ شما قند را ، ترجمه هم كه بكنيد باز متوجه نخواهند شد ، حتي اگر قند به آنها نشان دهيد باز هم احساس بيگانگي خواهند كرد .
پس تا اينجا ، بسياري از لطيفه ها و نكاتي كه بر محور تغذيه مي چرخند و تشبيهات خود را بر اساس مواد ‹‹ خوراكي و يا مصرفي ›› عنوان مي كنند ، از اين رده ، خارج مي شوند و نبايد از ديگران اين انتظار را داشت كه همان واكنش مطلوب را ارائه دهند .
همچنين لطيفه هايي كه بر محور غيرت ‹‹ سكس ›› مي چرخند و در شرق بسيار خريدار دارند ،‌در خيلي نقاط دنيا ،‌با واكنشي منفي روبرويند .
زنان اسكيمو كه داراي روابطي نسبتا” آزاد با مردان قبايل خويشند ، نكات و اشارات اينگونه لطائف را در نمي يابند و البته هيچكس در اين ميانه مقصر نيست ، فرهنگ نوعي باور است و باور همان چيزي است كه ما را به نسبيت فرهنگي ،‌رهنمون مي سازد . در اين نسبيت هر كس بسته به باور خود ،‌‹‹ چيزي ›› را باور مي كند و در نتيجه مي پذيرد .
و در نهايت همين پذيرش و عدم پذيرش است كه ما را وادار به واكنشي بد يا خوب مي سازد . هرچند بدي يا خوبي باز هم نسبي اند . ادامه دارد .........



.

۱۳۸۱ خرداد ۲۷, دوشنبه

حجم مجروح

در حدود چهار قرن پيش يكي از اساتيد رشته تشريح ، در فرانسه ، به نام دكتر گيوتين ، به مجمع ملي اين كشور پيشنهاد كرد كه براي بريدن سر محكومان به مرگ ، از وسيله اي كه او ساخته است استفاده كنند .جمعي از قضات و مقامات بلند پايه ديوان عالي ، بنا به پيشنهاد وي ، به ديدن دستگاه مذكور رفتند . دكتر گيوتين گفت : اين دستگاه كار همه را آسان كرده است ، تيغه سنگين و بسيار تيز اين دستگاه مي تواند سر آدمي را كه سهل است ، سر يك گاوميش را نيز در عرض يك دهم ثانيه قطع كند . مقامات بلند پايه با احتياط پرسيدند : خب ، اسمش چيست ؟ دكتر گيوتين گفت : هنوز اسمي برايش انتخاب نكرده ام ولي ... ولي گيوتين چطور است ؟ مي پسنديد ؟ !
حضار با اندكي تامل گفتند : خوب است! مناسب است !
از آن پس گيوتين به توليد انبوه رسيد و در اغلب شهرهاي اروپا توزيع شد . در چهار قرن اخير گردنهاي كلفت و باريك با انواع سايزها به وسيله اين دستگاه قطع شده است و همه اين را پذيرفته اند كه گيوتين ، تنها براي سر بريدن است ، نه چيز ديگر !
اما محسن نوري نجفي در كتاب حجم مجروح ، مورد استفاده ديگري را نيز براي گيوتين يافته و به محدوده كاربردي آن افزوده است .
اولين طرح اين كتاب ،‌ كاربرد جديد گيوتين را به بيننده مي نماياند .، گويا او تصميم دارد زبان را قطع كند تا حقيقت را در مقابل ديدگان ما به تصوير بكشد . كه حقيقت ديدني است ، نه شنيدني . در ‹‹ سكوتستان سرشار از كلام ›› او حرف زدن جايي ندارد ، آنچه هست ديدني است .
آدمها در كتاب حجم زخمي دو گونه اند ، آدمهايي كه شمع به دست به اين سو و آن سو مي روند تا اگر در تاريكي شب ، پروانه سرگردان و خسته اي را يافتند ، به كمكش بشتابند و شعله شمع را سخاوتمندانه به او هديه دهند ، آن هم به رايگان ، همچون پرومته ،‌بدون هيچ گونه چشم داشتي .
آدمهاي او آنقدر مهربانند كه اشك شور خود را به ماهي تشنه اي مي بخشند ، به دور از اين دغدغه كه آيا قطره اشك مي تواند بازآور زندگي باشد .
اما نوري اينگونه آدمها را انگشت شمار يافته است . آنگونه كه در پيرامون او نيز چنين است .
و ديگر ، آدمهايي كه بي رحمانه به جنگ با طبيعت پرداخته اند ، شايد طبيعت نوري همان حقيقت دروني انسان باشد ، چون آدمها نه با طبيعت كه با خود در ستيزند .
چه خوب است ستيز را كنار گذاريم . با خود آشتي كنيم و خود را پذيرا باشيم . سايه هامان را در پشت سر ،‌تنها رها نكنيم . فاصله ها آنچنانكه مي پنداريم ، نجومي نيستند فقط يك دست دراز كردن كافي است .

نام كتاب : حجم مجروح
كاريكاتوريست : محسن نوري نجفي
ناشر :‌ انتشارات برگ
تاريخ انتشار :‌ زمستان 1370
قطع : خشتي

اين هم تعدادي از آثار و طرحهاي كتاب فوق الذكر
A . B . C . D . E . F . G . H . I . J . K . L . M . N . P



.
كي به تو گفت منو كاريكاتور كني؟

حتما براى شما كه علاقه داريد چهره آدمهاى دور و برتان را جور ديگرى ببينيد پيش آمده كه مواخذه شويد كي به تو گفت كاريكاتور منو بكشي ؟ اين چيه كشيدى ؟ براى چي اين جورى ؟ مگه دماغ من اين شكليه ؟ يا ....
واقعا چه دليلي دارد كه كاريكاتور كسي را بكشيم ؟ سوال بسيار روشني كه جواب چندان واضحي براى آن وجود ندارد . انگيزه و شروع يك كاريكاتور چهره شايد يك شوخي بامزه باشد اما كاريكاتوريست چهره همين شوخي بامزه را به يك شوخي موشكافانه و نقادانه تبديل مي كند هجو اوليه تبديل به طنزى عميق مي شود كه براى مخاطب تجربه اى نو از شخصيت كاريكاتورى به وجود مي آورد انگار مخاطب به تحليلي دوباره از آن شخصيت ( اين بار از نگاه هنرمند كاريكاتوريست ) مي رسد اما چه چيزى مخاطب را به تحليل و موشكافي وا مي دارد ؟ آيا هر چهره خنده دارى بيننده اش را براى يافتن معنايي خاص متوقف مي كند؟ نگاه كنيد به كاريكاتورهاى ژورناليستي در مجلات خودمان و تاثيرى كه بر خوانندگان اين مجلات مي گذارد . ادامه ......



.

۱۳۸۱ خرداد ۲۶, یکشنبه

مرگ و .....

ــ هر كسي شربت مرگ را خواهد چشيد .
سوره نساء آيه 77
ــ مرگ نخستين دادگر آخرت است .
حضرت علي (ع)
ــ تنها كسي كه همه چيز را برابر ميداند ؛ بزگ و كوچك ، پير و جوان ، قوي و ضعيف مرگ است .
شيخ عطار
ــ به من بگو قبل از آمدن به اين دنيا كجا بودي ، تا بگويم بعد از مرگ كجا ميروي .
شوپنهاور
ــ مردن چيزي نيست زندگي ندانستن زشت ترين چيزهاست .
ويكتور هوكو
ــ حيات بشر چون شبنم است كه از روي برگ گل ميلغزد و مي افتد .
بودا
ــ نزديك ترين چيزها مرگ و دورترين چيزها آرزوست .
سقراط


.
.
فسيل زنده

آيا واقعا” مي شود كسي در 99 سالگي هم كاريكاتور بكشد ؟ اگر ال هيرشفيلد Al Hirschfeld باشد حتما” !! از دهه بيست به همراه تعدادي ديگر در مجله Masses The new كار مي كرد ، در همين سالها به پاريس رفت و تا مدت ها به مجسمه سازي و نقاشي و مطالعه آثار هنري مشغول بود . در سال 1931 در مسافرتي كه به جزيره بالي داشت ، سبك ويژه اش را آغاز كرد . طرح هايش در ده هاي سي و چهل سر آغاز توجه آمريكايي ها به نوعي خاص از كاريكاتور بود ، كاريكاتور تئاتري ! او بيشتر به سراغ بازيگران صحنه ها مي رفت .
هيرشفيلد با خطوط نرم و منحني اش آنچنان با لطافت ، هنرمندان را اغراق مي كرد كه هيچ كس آزرده خاطر نمي شد . او با چند خط منحني به راحتي حالت چهره را با حفظ شباهت در مي آورد .
در دو دهه شصت و هفتاد هرازگاهي كاريكاتورهاي سياسي هم مي كشيد . كاريكاتورهاي كه از نيكسون ، جانسون و كارتر كشيده است جزو شاخكارهاي اين هنر به حساب مي آيد . بسياري از تهيه كنندگان سينمايي طراحي پوسترهايشان را به هير شفيلد مي سپردند و همينطور بسياري از شركتهاي توليد صفحات موسيقي .
اين فسيل پير همچنان كار مي كند . كاري كه ‹‹ عاشقي ›› بهترين معادل كلامي آن است .
حال اگر اطلاعات بيشتري نيز مي خواهيد به سايت Al Hirschfeld سري بزنيد اين هم چند لينك ديگر درباره كارها و آثار او :
A . B . C . D . G . H . F





با تشكر از آقاي نيك آهنگ كوثر
خنده و نسبيت فرهنگي ...................................... شماره 4

مد و لباس به نوبه خود از اجزاء سازنده اين عناصر به شمار مي آيند . ملانصرالدين را به دليل نداشتن لباس مناسب ، مستضعف تشخيص داده ، از مجلس مهماني ، بيرون مي كنند از آنجا كه ملانصرالدين آدم با فراستي است به خانه رفته و بهترين لباس خود را بر تن ميكند و در مجلس ، حضوري مجدد ميابد . غذا كه مي آورند ، آستين خود را به طرف بالا نگه مي دارد و هر آنچه كه در ظرف است در خالي مي كند .
اينك ، همين لطيفه براي يك اسكاتلندي خسيس بازگو كنيد . اولا” با توجه به خست ذاتي از چنين پارتي هايي اصلا” خوشش نخواهد آمد زيرا مترادف با دست و دل بازيهاي غير معمول است ، ثانيا” به جاي پذيرش اجزا داستان و آماده كردن خود براي ارائه واكنش مطلوب ( از نظر ما ) ناخودآگاه شروع به خرده گيري از فضاي داستان خواهد كرد . مثلا” خواهد گفت : مگر يك آستين چقدر جا دارد كه يك بشقاب را بتوان در آن خالي كرد ؟ و بعد ، چنين نتيجه مي گيرد كه اين ، يك اغراق بي جا و در عين حال ، بي خود است .
در اينجا ، تفاوت مد و لباس كه موجد تفاوتهاي فرهنگي است ، خود را به صورتي آشكار نمايانده است . براي خود ما آستين ملا بدون هيچ تحريفي ، يك واقعيت بدون بزك است . ديگران كه با اين تفاوت فرهنگي بيگانه اند ، آن را نوعي تصنع ، تلقي مي كنند غافل از آن كه وجود چنين آستيني مطابق با عين واقعيت است ، به قول محضر داران ‹‹ برابر اصل است ›› . ادامه دارد........

.
يانوش كاپوتسا معمار انديشه ها

يانوش كاپوستا در سال 1951 در لهستان متولد شد او در ورشو از دانشكده معمارى فارغ التحصيل شد ليكن در همان ايام در دانشكده الهيات كاتوليك ورشو نيز مشغول به تحصيل در رشته فلسفه بود وى از سال 1981 در نيويورك سكنا گزيد فعاليت هاى هنرى او بسيار وسيع بوده و در رشته هاى گوناگوني چون تصويرسازى كتاب و نشريات طراحي دكور براى تئاتر و طراحي گرافيك و پوستر به خلق اثر پرداخته است آثار طراحي و كارتون او در مجلات معتبرى همچون نيويورك تايمز، وال استريت ژورنال ، واشنگتن پست ، گرافيس ، سايكولوژى تودى درسطح اروپا و امريكا منتشر شد و با اقبال مخاطبان روبه رو شد .
همين آثار، براى وى بيش از20؛ عنوان موفقيت و جايزه بين المللي دربر داشته است .
وى در سال 1984؛ به همراه ويليام مورو و شركا اقدام به انتشار ادامه .......


.

۱۳۸۱ خرداد ۲۵, شنبه

كاريكلماتور

ــ چون تاريخ تولد جسم و روحم يكي نيست سالي دو بار برا يخودم جشن تولد مي گيرم .
ــ وقتي به سرگرداني خونم فكر مي كنم ، سرگرداني خودم را از ياد مي برم .
ــ از روزنه اميد گلوله اي به مغزم شليك شد .
ــ در روزنه اميدم اشك مي ريزم .
ــ از ترس زنده ها به عمق قبرم پناه مي برم .
”پرويز شاپور”

.
نمايشگاه كاريكاتور

نمايشگاهي از آثار كاريكاتور فائز عليدوستي برگزار شد .
اين نمايشگاه كه شامل 50 اثر از عليدوستي است تا پايان خرداد ماه در خانه كاريكاتور تهران برپا مي باشد .
علاقه مندان جهت بازديد از اين نمايشكاه مي توانند به خيابان شريعتي ، سه راه ضرابخانه ، ميدان كتابي ، خيابان گلنبي ، شماره 60 مراجعه نمايند .


.
تازگي و تكرار در كاريكاتور

خوانندگان عزيز صفحه كاريكاتور حيات نو سلام ! اگر كسي يكي از كارخهي من را بر ميداشت و به چهار ميخ نقد مي كشيد چه عكس العملي نشان مي دادم ؟؟
نقدي در خصوص كاريكاتور در ايران از تنها وبلاگ تصويري ايران يا همان وبلاگ آقاي مانا نيستاني .......


.
مشتركات ديروز و امروز ................................ كيارش زندي

هدف تصاوير رسم شده بر تخته سنگ هاى بزرگ و ديواره هاى غار در اعصار پيش از تاريخ و در ادوار پالئوزوييك و نئوزوييك چه بود؟ دانيل ريبا يكي از كارشناسان عهد باستان در اين باره مي گويد: گراوورهاى آن دوره براى ايجاد رابطه ميان بشر و قدرت هاى ماوراى طبيعي بود ، صخره ها براى انسان جنبه مقدسي داشتند و نيز خوف انگيز بودند و بدين سبب بشر نخستين آنها را رابط خود و قدرتهاى برتر مي دانست و مردمان آن روزگار هرگز بر حكاكي ها و طراحي هايشان نمي خنديدند گرچه امروز ممكن است براى ما خنده دار جلوه كند كه انسان اوليه به دنبال قداستي در اين گونه طرحها بوده و هدف هنرمند ايجاد ارتباطي با نيروهاى فوق بشرى و گاهي اوقات با ساير انسانها بوده است ادامه .....


.

۱۳۸۱ خرداد ۲۲, چهارشنبه

كاريكلماتور

ــ يكي نيست بگويد ، آنها كه از پا در مي آيند ديگر چرا از دست مي روند .
ــ آنها كه براي هر چيزي مي ميرند معلوم نيست براي چي زندگي مي كنند .
ــ زندگي ، سر هم كردن يك داستان است كه با مرگ به پايان مي رسد .
ــ مرگ فكري است كه تا لحظه پايان دست از سرتان بر نمي دارد .
ــ مردن را چه عرض كنم ، كشته شدن جزو سرنوشت نيست .
ــ مرگ چيزي است شبيه زندگي ، همين ....
”حميد شاد”


.
خنده و نسبيت فرهنگي .......................................... شماره 3

انسان به واسطه فرهنگ است كه از جوامع ديگر متفاوت مي شود و اين تفاوت كه بعدها به نسبيت فرهنگي مي انجامد ، برخورد او را با پديدهاي گوناگون ، دسته بندي مي كند .مثلا” نسبت به فلان مورد ، انفعال به خرج مي دهد و نسبت به فلان لطيفه ، واكنش نسان مي دهد .
جغرافيا نيز مي تواند به عنوان عنصري از عناصر فرهنگي ، مطرح باشد . روستاي دور افتاده اي كه از همه سو با كوه هايي مرتفع ، احاطه شده و با ابزارهاي محدود سر و كار داشته باشد ، از درك بسياري از مفاهيمي كه با ابزارهاي جديد سر و كار داشته باشد ، عاجز است . در اين صورت ، از درك مناسباتي كه اين ابزار با هم دارند نيز ناتوان مي ماند . فرض مي كنيم به اين روستا سفر كرده ايم و مي خواهيم لطيفه اي را بازگو كنيم :
دادرس : خانم ، آخه چرا پس از آن شب نشيني باشكوه ، سر شوهرتان را با گوشي تلفن شكستيد ؟
خانم : آخه نيمه شب بود و نتوانستم كفش پاشنه بلندم را پيدا كنم !!!
حال ببينيم چرا يك روستايي با مشخصات بالا ، از درك چنين لطيفه اي عاجز مي ماند و در ارئه واكنش مطلوب ، دچار ناتواني حسي مي شود .
اولا” دادرس ، تلفن و كفش پاشنه بلند براي او چيزهاي ناشناخته اي هستند . ثانيا” نيمه شب براي او بي مفهوم است . يك روستايي ، غروب مي خوابد و سحر بر مي خيزد . براي او تصور اينكه عداه اي شب نشيني مي كنند و شوهرها معمولا” نيمه شب به خانه مي آيند و با همسرانشان مشاجره مي كنند بسيار مشكل است . از اين گذشته در عرف او كتك خوردن مرد از زن به حدي غير مترقبه و دور از انتظار است كه حتي فكرش را هم نمي تواند بكند . چه رسد به اين كه آن را در تصورش بيافريند و صحنه هاي متنوعي از آن را طراحي كند . ادامه دارد ......


.
سير تحولات 70 سال كاريكاتور در ايران

سير تحولات 70 سال كاريكاتور در ايران ، سابقه و تحولات اين شيوه خاص بياني و هنري را طي 70 سال از 1280 تا 1350 خورشيدي ارائه كرده و مورد بررسي قرار مي دهد . اين مجومعه در بردارنده كاريكاتورهاي مجلات و روزنامه هاي مختلفي است كه طي اين دوران منتشر مي شده اند ، مانند ملانصرالدين ، حشرات الارض ، زنبور ، ناهيد ، توفيق و .... همچنين د راين مجموعه از هنرمندان كاريكاتوريستي چون اردشير محصص ، كامبيز درمبخش ، دولو ، لطيفي ، سخاورز ، تجارتچي و ديگران آثاري به ياد ماندني و با ارزش گرد آورده شده است .
كتاب ‹ سير تحولات كاريكاتور › مجوعه اي است 339 تصوير كاريكاتوري از مجله ها و روزنامه هاي رسمي ايران ، كه طي اولين سال هاي تاسيس مطبوعات در ايران گردآوري و به ترتيب سال انتشار مرتب شده است. زير هر تصوير اطلاعات مختلفي از قبيل موضوع كاريكاتور، سال چاپ، ماخذ و كاريكاتوريست آمده است.
اين كتاب كه توسط حميد ساهر و توسط انتشارات آترپات منتشر شده تحليلي است اجمالي ، جهت شناخت 70 سال كاريكاتور در ايران و نقد و بررسي كاريكاتور ايران .
در اين كتاب مي خوانيم :
ــ كاريكاتور اولين هنر تصويري مردمي در ايران
ــ كاريكاتور و نقاشي قهوه خانه اي
ــ عوامل موثر بر رشد و تكوين كاريكاتور در ايران
و......


.

۱۳۸۱ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

كاريكلماتور

ــ به خاطر سفيدي چشم سياه پوستان هم كه شده سفيد پوستان بايد با آنها مهربان باشند .
ــ ساعتم كار مي كند ولي چون تارهاي صوتي اش را از دست داده است تيك تاك نمي كند .
ــ موجود گيوتين زده شانس حلق آويز شدن را براي هميشه از دست مي دهد .
ــ چون حوصله پائين آمدن از پلكان را ندارم خودم را از بالاي ساختمان به پائين پرتاب مي كنم .
ــ افكارم را سمپاشي مي كنم .
”پرويز شاپور”



.
كارتون در مواجهه با مخاطب

از نظر ارتباطي كاريكاتور پيامي طنز آلود با پشتوانه نقاشي است كارتون نيز مانند تمام ابزارهاى ارتباطي در سرچشمه خود برخوردار از برخي حوادث ، ديدگاه ها ، نوشته ها ، انديشه ها و نقدهاست كارتونيست نيز با بررسي اخبار و نظرها ، از ديدگاه خود به بيان موضوع مي پردازد و اين بيان را به تصويرى طنزآميز تبديل مي كند و گاه چند كلمه را نيز چاشني اين تصوير مي كند .
اين خطوط طنزآلود پديد آمده ، مهر شخصي كارتونيست است و برداشت او را يدك مي كشد و اين همان چيزى است كه ما به آن ، كارتون مي گوييم پس هنرمند كارتونيست ، اين پيام را به واسطه يعني مطبوعات مي سپارد و اين وسيله رابط ، پيام را به مخاطب مي رساند و مخاطب نيز در برابر آن يا واكنش نشان مي دهد يا بي تفاوت از كنار آن مي گذرد ادامه .....




.

۱۳۸۱ خرداد ۲۰, دوشنبه

كاريكلماتور

ــ لابد بشري هست كه اينهمه سنگ حقوقش را به سينه مي زنند .
ــ با موانع طرح دوستي بريزيد تا از آن نردباني بسازيد .
ــ آنكه سر است نياز به كله شدن ندارد .
ـ‌ـ حال دنيا به اهل دنيا رفته ....
”حميد شاد”



نشريه طنز و كاريكاتور
كاريكاتور ، تبعيض و جشنواره دانشجويي

چندي پيش به همت دفتر هنر و ادبيات دانشجويان دانشگاه هنر، اولين مسابقهء بين المللي دانشجويان ، در دو بخش ”آثار دو بعدي ” و ”آثار سه بعدي - حجم ـ ” .
با موضوع ؛ تبعيض ـ تبعيض نژادي ، اجتماعي ، سياسي و ..... برگزار گرديد ، كه پس از پايان مهلت دريافت آثار در مجموع 509 اثراز 179 كاريكاتوريست در بخش دو بعدي و 24 اثر از 14 نفر در بخش سه بعدي در يافت شد.
داوران اين جشنواره متشكل از اراي ازبك (Eray Ozbek) از كشور تركيه ، و آقايان عليرضا نصرتي و ياراحمدي هر دو از كشور ايران جهت انتخاب آثار برتر برگزيده شده اند .
علاقه مندان به تماشاي آثار اين جشنواره مي توانند از تاريخ 23 خردار ماه لغايت سوم تير ماه به آدرس : تهران، چهارراه ولي عصر، كوچه ي شهيد ابوالقاسم بالاور، بن بست فرهاد،‌نگارخانه ي هنر (سالن شماره ي 1) مراجعه نمايند .
گفتني است ، اختتاميه ي جشنواره در روز يكشنبه 2 تيرماه 1381 در تالار فارابي دانشگاه هنر برگزار خواهد شد



.
كاريكاتور و دانش بصرى

آيا تاكنون طرح يا كاريكاتورى براى نشريه اى كشيده ايد؟ آيا تاكنون طرح شما براى چاپ به مانعي برخورد كرده است؟ آيا برايتان پيش آمده كه طرح شما به خاطر برداشت نامناسب رد يا بايگاني شود؟
اگر اين طور است شما هم يكي از خيل هنرمندان كارتونيست ايراني هستيد بله طراحي و اجراى كاريكاتور به خاطر وجود مخاطبان بسيار و همچنين جذابيت هايش لذتبخش است ؛ اما آن روى سكه ، چگونگي ارائه كار است متخصصان ، زبان تصوير را از بهترين روشها براى درك يك مفهوم مي دانند؛ به طورى كه اعتقاد دارند يك تصوير به تنهايي مي تواند عملكرد چند صفحه پيام نوشتارى را به عهده بگيرد اما متاسفانه ”سواد بصرى “ در كشور ما به قدرى ضعيف و مهجور است كه حتي براى ابراز وجود خود احتياج دارد كه نشر شود ؛ خوانده شود اين در حالي است كه در بسيارى از موارد ، متن و نوشته نه تنها به فهم اصل مطلب كمكي نمي كند ، بلكه فهم موضوع را پيچيده تر و حتي ادراك را از معني اصلي منحرف مي كند بعضي از مشكلات موجود و معمول فراروى كاريكاتوريستهاى حرفه اى و غيرحرفه اى بدين شرح است ادامه .....


.

۱۳۸۱ خرداد ۱۹, یکشنبه

كاريكلماتور

ــ اگر زمستان مي دانست درخت غرق شكوفه بهار چقدر زيباست هنگام رفتن پشت سرش را نگاه مي كرد .
ــ هزار دستان روح گل پرپر شده را تا افق دوردست همراهي مي كند .
ــ عمرم صرف معذرت خواهي از گلي شد كه در بهاران پيچيده ام .
ــ پپيچك حق ناشناس دور گردن باغبان مي پيچد .
ــ قفس با در باز سر در پي پرندگان مي گذارد .
ــ نوابغ دو تاريخ تولد دارند .
”پرويز شاپور”



.
نمايشگاه كاريكاتور شجاعي بعد از 8 سال

نمايشگاهي از كاريكاتورهاي مطبوعاتي سيد مسعود شجاعي طباطبايي در خانه كاريكاتور ايران برگزار مي گردد .
اين اولين نمايشگاه انفرادي آقاي شجاعي بعد از 8 سال است كه شامل 54 اثر از طرحهاي شجاعي است .
علاقه مندان جهت بازديد از نمايشگاه ميتوانند همه روزه به خانه كاريكاتور تهران واقع در خيابان شريعتي ، تقاطع اتوبان شهيد همت ، خيابان گل نبي غربي ، ميدان كتابي ،‌شماره 60 مراجعه نمايند .
نمايشگاه فوق الذكر تا تاريخ 27/3/81 برپا مي باشد .
متروپليس در سكوت

باسليس متروپليس به سال 1936 در آتن متولد شد وى پس از پايان تحصيلات در زمينه طراحي و گرافيك مشغول به كار شد و تا به امروز با همسر و دخترش ساكن آتن است اولين كارتون هاى سياسي او در سال هزار و نهصدوشصت وسه در روزنامه صبح الفتريا چاپ آتن به طبع رسيد و3 سال بعد به روزنامه صبح آكروپليس پيوست و عصرها نيز با روزنامه تايپوس الفروس همكارى مي كرد از همان ايام با كار در هفته نامه هاى خبرى تكيدورس و پانوراما دامنه فعاليت خويش را گسترش داد در آغاز دهه 70 نيز حيطه كارى اش ، نشريات اروپايي همچون فرانكفورتر آلمان و مجلات سوئدى ، سوئيسي ، اتريشي ، فنلاندى ، دانماركي و نروژى را در برگرفت و آثارش در ميان صفحات نامدارترين آنها همچون لوموند، فيگارو ديده شد.؛
نشريات امريكايي نيز از قافله عقب نماندند و آثار باس در واشنگتن پست ، تايمز، شيكاگو تريبون موقعيت خود را يافت.؛
باس تاكنون 7 كتاب تاليف و در كشورهايي چون : ژاپن ، انگليس ، يونان ، تركيه افتخاراتي كسب كرده است


.
آشنايي با گروههاى كارتوني ............ شيراوژن

گروه شيراوژن كه به عنوان شاكله اصلي بدنه خود همواره دو نام حميدرضا مسيبي و مرتضي آذرخيل را به همراه داشته از سال 1378 شروع به فعاليت رسمي نموده است اين گروه هنرى كارتون در واقع به دنبال احياى فرهنگ ملي و قومي با استفاده از ابزار كارتون در قرن حاضر است و با گزينش نام يك سردار ايراني ، همواره سعي داشته است رنگ و بوى كارها و فعاليت هايش را جلوه اى ايراني ببخشد در اين گروه ادامه برپايي نمايشگاه هاى سه گانه خود به قصد مراوده فرهنگي با ساير كشورها ، از2 كارتونيست صاحب نام در عرصه جشنواره ها و مطبوعات ، يعني پائولو دالپونته از ايتاليا و آلكسي تاليمنف از روسيه دعوت به عمل آوردند كه آنها نيز با50 اثر در نمايشگاه حضور يافتند.؛
دالپونته فارغ التحصيل انستيتو هنرهاى كاربردى تورنتو و عضو انستيتو هنر آندرومدا در سال 1989 است كه طي سالهاى 1991 تا2001 موفق به كسب 20 عنوان جايزه در عرصه بين المللي و داخلي شده است تاليمنف نيز ضمن انتشار3 مجموعه شخصي در روسيه و اوكراين در دوازده كشور دنيا بيش از سه هزار طرح را به زينت طبع آراسته و عضو انجمن كارتونيست هاى مطبوعات امريكا و انگليس است كه موفق شده است جوايز متعددى همچون عنوان حامي هنرهاى سال 1993 را كسب كند.؛
دو عضو ثابت گروه يعني حميدرضا مسيبي و مرتضي آذرخيل نيز هر دو دانشجوى هنر بوده اند و در نمايشگاه هاى داخلي و خارجي شركت كرده اند و از اين رهگذر عناوين و افتخاراتي را به دست آورده اند


.

۱۳۸۱ خرداد ۱۸, شنبه

كاريكلماتور

ــ تا زنده اي كوچك خانداني ، وقتي كه مردي ، بزرگ خاندان مي شوي .
ــ گاهي من پشت به سايه ام مي كنم و گاهي اون پشت به من .
ــ شب من ، مثل پاگون سر دوشي ام ، بي ستاره است !
ــ‌ از ترس شب است كه خورشيد آفتابي نمي شود .
ــ‌ جواني ام را ، براي روزهاي پيري ذخيره مي كنم .
ــ ‌مشترك مورد نظر مشكوك است .
ــ آهنگ شب تار من بي صداست .
”سيد يوسف موسوي”



نشريه طنز و كاريكاتور
پرستوها خانه كاريكاتور را پر از پرواز كردند

سوم خرداد 1381 سالروز آزادسازى خرمشهر به سراغ تلويزيون مي روى و دكمه اش را مي زني با كليپي ( به همين مناسبت ) روبه رو مي شوى كه در تيتراژ نهايي نام پرواز پرستوها را بر آن مي بيني اما ويژگي اين كليپ چيز ديگرى است ، انيميشن بودن آن بي اختيار جلو آيينه جادو مي نشيني و با ولعي كه ناشي از كمبود چنين توليداتي است ، به چشمانت ضيافت مي دهي داستان فيلم ، مقطعي از زندگي يك شهيد نوجوان خرمشهرى به نام بهنام محمدى است كه روايت آن ، همچون نمونه هاى ديگر اين دسته از انيميشن ها، از زندگي عادى و روزمره مردم آغاز مي شود كه جنگ آن را دستخوش آسيب و دگرگوني كرد ادامه .....



.
طنز و كاريكاتور با 16 تاخير

شماره 139 نشريه طنز و كاريكاتور با 16 روز در تاخير چاپ و منتشر شد ، در اين شماره مي خوانيد و مي بينيد :
ــ طنز موزيكال ـ جيم جارموس Jim morrison
ــ چرنگان ( مافياي مسكن )
ــ ايستگاه مرگ
ــ قصه هاي پرت
ــ .....


.

۱۳۸۱ خرداد ۱۶, پنجشنبه

كاريكلماتور

ــ در راه ،‌ ديدن چراغ يك كلبه كوچك رسيدن را نويد مي دهد .
ــ‌ در تابستان ، يك درخت سايه مي اندازد بر داغي تن خيابان.
ــ سايه همچنان گسترده ست، بر روي هستيم .
ــ خانه اي مي خواهم كه پنجره هايش به سوي فردا باز شود .
ــ هميشه در تاريكي شب به فردا، به سپيده ي فردا انديشيده ام .
ــ هميشه با خستگي اي باور نكردني هر يك تيك سرگردان را را به يك تاك سر به هوا چسبانيده ام تا شب بگذرد .
ليلاي ليلي



.
.



فلسطيني خانه ندارد



.


ايران انيميشن راه اندازي شد

سايت ايران انيميشن با مطالب زير راه اندازي شد :
ــ سازندگان فيلم انيميشن در ايران
ــ شيوه های مختلف ساخت انيميشن
ــ دانشگاهها و مراکز انيميشن در ايران
ــ شروع انيميشن در ايران
ــ آسيفا و آسيفای ايران
ــ گالری تصاوير انيميشن ايران
ــ جشنواره های انيميشن ايران جشنواره اول
سايت ايران انيميشن محلی برای کليه شرکتها ، سايتها و افرادی است که در زمينه انيميشن با فرمتهای گوناگون کار می کنند .


.

۱۳۸۱ خرداد ۱۳, دوشنبه

كاريكلماتور

ــ نمك نشناس ترين افراد كساني هستند كه دوره آلي شيمي را نديده اند .
ــ بعضي ها خط تان را نمي خوانند و بعضي دورتان را خط كشيده اند .
ــ اكثرا” كاري به ‹ كار › شما ندارند ، به بيكاريتان چه عرض كنم .
ــ حقيقت هرچه باشد ، واقعيت چيز ديگري است .
”حميد شاد”




نشريه طنز و كاريكاتور
فلسطيني خانه ندارد

چندي پيش مسابقه بين المللي اينترنتي كاريكاتور در ارتباط با مسائل فلسطين توسط خانه كاريكاتور ايران برگزار شد .
در اين مسابقه بين المللي كاريكاتوريست هايي از 32 ؛ كشور دنيا همدردى خود رابا مردم مظلوم و بي دفاع فلسطين ابراز كردند رئيس خانه كاريكاتور ايران ، استقبال از اين مسابقه را در سطح بين المللي تحسين برانگيز خواند و با اشاره به 500؛ اثر ارسالي از سراسر دنيا در فراخوان اين مسابقه افزود : كاريكاتوريست هاى مطرحي همچون : رالف استيزمن از انگليس ، اسماعيل عفت از مصر، خالد الهاشمي از بحرين ، يان اپ دوبيك از بلژيك ، ميخائيل زلاتكوفسكي از روسيه و ولاديمير كازانوفسكي از اكراين در اين مسابقه بين المللي شركت كرده اند.؛
شجاعي طباطبايي با اشاره به حضور موفق كاريكاتوريست هاى ايراني در مسابقه هاى مختلف بين المللي تصريح كرد ؛ صداقت نگاه كاريكاتوريست ايراني به مقوله ها و مشكلات مختلف جهاني ، همواره موردتوجه هنرمندان كاريكاتوريست دنيا قرار گرفته است.؛
وى در پايان گفت : نتايج اين مسابقه پس از داورى به وسيله 3 كاريكاتوريست ايراني و2 كاريكاتوريست خارجي ،23 خردادماه امسال اعلام و مراسم اهداى جوايز آن 30؛ خردادماه با حضور هنرمندان اين رشته در فرهنگسراى هنر برگزار مي شود همچنين نمايشگاهي از آثار ارسالي به طور همزمان در فرهنگسراى هنر و خانه كاريكاتور ايران به نمايش درمي آيد.؛
حال اگر مي خواهيد قبل از برگزاري نمايشگاه آثار مورد نطر را ببينيد ايجا را كليك كنيد .



.

۱۳۸۱ خرداد ۱۲, یکشنبه

كاريكلماتور

ــ از بخت ياری ماست شايد آنچه که می خواهيم يا بدست نمی آيد يا از دست می گريزد .
ــ گاه آنکه ما را به حقيقت می رساند خود از آن عاريست .
ــ عشق نيازمند رهايی است نه تصاحب .
ــ در راه خويش ايثار بايد نه انجام وظيفه .
ــ دلم برای خودم کلی تنگ شده .
”اوهام”



.
نمايشگاه جهاني اسكوپيه

موضوع : آثار كميك خود را درباره هر چيزي كه شما را از خود بيزار مي كند ولي در عين حال باعث مي شود به آن بخنديد تحت عنوان ‹‹ موضوع من ›› ارسال كنيد .
ــ تعدا آثار ارسالي : حداكثر 3 اثر
ــ ابعاد آثار : 30 در 40 سانتي متر
ــ جوايز
ـ جايزه بزرگ لوح طلا + 800 يورو
ـ جايزه دوم لوح نقره + 600 يورو
ـ جايزه سوم لوح برنز + 350 يورو
ـ جايزه ويژه گليكور كوستووسكي 250يورو
ــ شركت كنندگان يك نسخه از كاتالوگ نمايشگاه را دريافت خواهند كرد .
ــ آخرين مهلت ارسال : دوم سپتامبر 2002
ــ در پشت هر اثر اسم كامل و نشاني خود را ذكر كنيد .
نشاني جهت ارسال آثار :
Redakcija ( osten ) _ svetska galerija na karikaturi p.o. box 383, 1000, skopje - r.makedonija


.

۱۳۸۱ خرداد ۱۱, شنبه

بمباران بيننده با نماد

‹‹ بمباران بيننده با نماد ›› نقدي است بر آثار و كاريكاتورهاي طراحي شده در روزنامه حيات نو به قلم آقاي مانا نيستاني ؛ كه البته خود ايشان نام مقاله خود را نقد نمي داند و بيشتر آن را نگاهي موشكافانه به تعابير و تفسيرهاي مردم از يك كاريكاتور مي بيند .
پس اگر ميخواهيد مقاله را ببينيد اينجا را كليك كنيد .

.
كاريكلماتور

ــ نجاري رو دوس دارم كه از ميز و صندلي چوبي درخت بسازه .
ــ هر درخت پير ميتونه يه صندلي جوون باشه .
ــ فرياد خورشيد در دل شب به نجواي ستارگان تبديل ميشه .
ــ سكوت فقط از خودش حرف شنوي داره .
ــ شب رو به اندازه خواب و روز را به اندازه بيداري دوس دارم .
ــ حاصل جمع شبها هم نمي تونه دامن خورشيد و لكه دار كنه .
ــ لحظه حال مرز بين گذشته و آيندس .
ــ پرنده تيرخورده و مرگ در آغوش هم جون دادن .
ــ عمر هزينه سفر زندگي رو ميده .
ــ مرگ در واپسين دم حيات متولد ميشه .
ــ مرگ و زندگي با هم گورستان و آباد ميكنن .
ــ گل پاييزي بر مزار بهار پرپر ميشه .
ــ وقتي بين پاهام اختلاف پيش بياد سر دو راهي ميمونم .
ــ خدا نكنه پاهام با هم دعواشون بشه .
شرمنده اگه بينمك بود ، ديروز رفتم پيش متخصص بينمكي گفت اميدي نيست .
”جفنگ”




خنده و نسبيت فرهنگي ................................. شماره 2

ما لطيفه اي از ملانصرالدين را در جمع خودمان بازگو مي كنيم . خنده همه به هوا مي رود ! پس از آن شروع به تعريف يك لطيفه اسكاتلندي مي كنيم ، مي بينيم كه ديگران ، ما را با واكنشي بسيار سرد روبرو مي سازند . به راستي چرا چنين مي شود چرا با واكنشهاي يكسان روبرو نمي شويم . چرا ملا براي ما جاذبه بيشتري دارد ؟ چرا ما لطيفه اي اسكاتلندي و انگليسي را زياد نمي پسنديم ؟ و چرا از تمامي آنها تحت عنوان يخ ياد مي كنيم ؟
اجازه دهيد عنايتي به يك لطيفه اسكاتلندي داشته باشيم :
يك اسكاتلندي پسرش را براي تحصيل به كشور ديگري فرستاده و مرتبا” او را نصيحت مي كرد در همه چيز صرفه جويي كند . مدتي گذشت و از پسرش خبري نشد او به ناچار تلگراف مختصري به اين مضمون براي پسرش مخابره كرد : پسرم ، خوشبخت هستي ؟ مشكل به خصوص نداري ؟
پس از مدتي تلگراف از پسرش رسيد كه در آن فقط نوشته بود ‹‹ بله ››
پدر كه نفهميده بود اين ‹‹ بله ›› مربوط به كدام سوال بالاست و آيا پسرش خوشبخت هست يا مشكل خاصي ندارد ، مجددا” در تلگراف كوتاهي از پسرش پرسيد : بله چه ؟
چند روز بعد از پسرش ، تلگرافي به دست او رسيد كه در آن نوشته شده بود : ‹‹ بله پدر ››
اينك مي توانيد به ارزيابي واكنش خود بپردازيد . لابد احساس بي مزه بودن مي كنيد . در حاليكه اين لطيفه ، يكي از موفقترين لطيفه هاي اسكاتلند است . اصلا” سمبلي است براي اسكاتلندي ها !!
زيرا اين لطيفه از آن ‹‹ مك تاويش ›› ، خسيس شهير اسكاتلندي است .
آيا هيچ مي دانيد واكنش آنان( اسكاتلندي ها و امثالهم ) در قبال لطيفه هاي ما نيز ، واكنشي يخچالي است ؟
آنچه ما را به خنده وا مي دارد ، بايد مورد پذيرش افكار و حساسيتهاي ذهني ما قرار گيرد تا بتواند با با حداقل ‹‹ تطابق ›› به واكنشي مطلوب دست يازد . عناصر فرهنگي و به عبارتي مواد سازنده آن ، مجومه بسار گسترده اي از افكار ، آداب ، رسوم ، هنر و ساير يافته ها ي اجتماعي است .
اين عناصر در تقابل با محركها ( مثلا” لطيفه ، طرح ، كاريكاتور ، داستان و ....) يكجا عمل مي كنند و واكنشهاي ارائه شده را در معرض ديد و قضاوت ديگران قرار مي دهند . در هر صورت تغيير هر يك از اين عناصر ، واكنشهاي ارائه شده ، بسته به ميزان تغيير ، دگرگوني مي يابند . به ديگر سخن ، واكنشها ، تابعي از اين عناصرند . ادامه دارد .......

.